دانش تخصصي مهندسي عمران



براي مقابله با نيرو هاي جانبي در سازه چه بايد کرد؟ قطعا شما هم مي دانيد که براي مقابله با نيرو هاي جانبي در سازه بايد از سيستم هاي مقاوم در سازه استفاده کرد، سيستم هايي مانند قاب خمشي، مهاربندي و . البته هر يک از اين سيستم ها مزايا و معايب خود را دارند به عنوان مثال قاب خمشي در مقايسه با سيستم مهاربندي از شکل پذيري بالايي برخوردار هست.


اما در اين مقاله قصد داريم در رابطه با قاب خمشي صحبت کنيم.


سيستم هاي سازه اي قاب خمشي


در سيستم سـازه‌اي‌ بارهاي قائم توسط قاب‌هاي ساختماني تحمل شده و مقاومـت در برابر نيروهاي جانبي توسط قاب‌هاي خمشي تأمين مي‌شود. اما قاب خمشي به دو نوع قاب خمشي بتني و قاب خمشي فولادي تقسيم بندي مي شود. همين قاب خمشي هاي براي بار دوم به سه نوع قاب خمشي معمولي، قاب خمشي متوسط، قاب خمشي ويژه تقسيم مي شوند و هر يک از اينها ضوابط مخصوص به خود را دارد


قاب خمشي فولادي


 


قاب خمشي معمولي


قاب خمـشي معمـولي بـه قـابي اطلاق مي‌شود که اجزاي تشکيل دهنده آن، داراي آن چنان جزئياتي است کـه تغييرشـکل‌هاي فرا ارتجـاعي انـدکي را در برابر زله طرح از خود نشان بدهد.


ضوابط لرزه‌اي قاب خمشي معمولي


در طراحي سازه‌هاي فولادي چنانچه در محاسبه نيـروي جانبي زله، بر اساس ضوابط مبحـث شـشم مقـررات ملـي ساختمان مقدار ضريب رفتار R‌، برابر يـا کمتـر از 5 منظـور شود، رعايت ضوابط لرزه‌اي اامي نيست. استفاده از اين سيـستم بـراي سـاختمان‌هاي بـا اهميـت خيلـي زيـاد و زيـاد در تمـام منـاطق لــرزه‌خيـزي و بــراي ساختمان‌هاي با اهميت متوسط در مناطق لرزه‌خيـزي ‌مجــاز نيست. ارتفــاع حــداکثر ايــن سيــستم بــراي ساختمان‌هاي با اهميت متوسط در مناطق لرزه‌خيـزي‌ به 15 متر محدود مي‌شود.


قاب خمشي متوسط


قاب خمـشي متوسـط بـه قـابي اطلاق مي‌شود که در برابـر نيروهـاي جـانبي زلـه بتوانـد، تغييرشکل‌هاي فرا ارتجاعي محـدودي را تحمل کند. در طراحي اين قاب‌ها سعي بر آن است که در يک يـا دو انتهـاي تير، در خارج از محدوده اتـصال تيـر بـه سـتون، مفـصل‌هاي پلاستيک تشکيل شوند. مفاصل پلاسـتيک داراي ظرفيـت دوراني به حدي باشند کـه دوران نظيـر تغيير مکـان جـانبي نسبي طبقه، حداقل به 0/02 راديان برسد کـه حـدود 0/01 راديان آن در ناحيه فرا ارتجاعي باشد.


 


قاب خمشي متوسط يا ويژه


ضوابط لرزه‌اي قاب خمشي متوسط


اامات مربوط به طراحي اعضاء و اتصالات آنهـا در ايـن قاب‌ها عمدتاً همان اامات مربوط بـه قاب‌هـاي خمـشي ويـژه است که در آنها موارد سختگيرانه کمتري لحاظ شده است. برخي استثنائات اين قاب‌ها از قرار زير است.



  • قاطع تيرها و ستون‌ها از نوع فشرده بوده ولـي لازم نيست ضوابط فشردگي لرزه‌اي را ء نمايد.

  • در سـتون‌ها اسـتفاده از مقطـع متـشکل از چنـد نيمـرخ بستدار مجاز است، مشروط بـر ايـن کـه خمـش در ستون حول محور با مصالح باشد.

  • در طراحي تيرها براي برش مي‌توان يـا اامـات قاب‌هـاي خمشي ويژه را رعايت کرد و يا برش ايجاد شده در تيـر تحت اثر ترکيـب بـار زلـه تـشديد يافتـه و هـر کـدام کوچکترند را به کار برد.

  • در طراحي اتصال تير بـه سـتون بـراي خمـش و بـرش مي‌توان يا اامات قاب‌هاي خمشي ويژه را رعايت کرد و يا لنگر خمشي و بـرش ايجـاد شـده در اتـصال تحـت اثـر ترکيب بار زله تشديد يافته و هر کدام کوچکترند را به کار برد‌.


قاب خمشي ويژه


قاب خمـشي ويـژه بـه قـابي اطـلاق مي‌شود که در برابر نيروهاي جانبي زله بتوانـد تغييرشـکل‌هاي فرا ارتجاعي قابل ملاحظه‌اي را تحمل کند. در طراحي ايـن قاب‌هـا سعي بر آن است کـه در يـک يـا دو انتهـاي تيـر، در خـارج از محدوده اتصال تير به ستون، مفصل‌هاي پلاستيک تشکيل شوند و مفاصل پلاستيک داراي ظرفيـت متنـاظر تغييرمکـان جـانبي نسبي طبقه، حداقل به انـدازه 0/04 راديـان باشـد کـه حـدود 0/03 راديان آن در ناحيه فرا ارتجاعي است.


 


ضوابط لرزه‌اي قاب خمشي ويژه


مقاطع ستون‌ها بايد از نوع فشرده لرزه‌اي باشـند. ضـوابط آيين‌نامه براي مقاطع فشرده لرزه‌اي سـخت گيرانـه‌تـر از مقاطع فشرده است. ضوابط آيين‌نامه براي مقاطع فشرده و فشرده لرزه‌اي در‌ مبحث دهم مقررات ملي ساختمان ‌مقايسه شده‌اند.‌ در سـتون‌ها اسـتفاده از مقطـع متـشکل از چنـد نيمـرخ بست دار مجاز نيست. ظرفيت بار محوري ستون در فشار يـا کـشش، بـدون در نظر گرفتن لنگر خمشي وارد بر آن، نبايـد کمتـر از بـار محوري تعيين شده در ترکيب بـار زلـه تـشديد يافتـه باشد.


در ناحيه بحراني ايجـاد هر گونـه تغييـر در ضـخامت يـا پهناي بال تير مجاز نيست. برشگيرهايي که براي مرکب کردن دال بتن آرمه و تيرها به کار برده مي‌شود نبايد در ناحيه بحراني نصب شود. ‌استفاده از تيرهاي لانه زنبوري مجاز نيست.‌ در طراحي تيرها براي خمش ضابطه اضافي خاصي وجود ندارد. اما در طراحي آنها براي برش بايـد نيـروي برشـي اضافي ناشي از ايجاد لنگرهاي خمـشي قابـل انتظـار در مفاصل پلاستيک دو انتهاي تير در نظر گرفته شود.‌ اتصال تير به ستون بايد براي لنگر خمشي و نيروي برشي قابل انتظار‌ در بر ستون‌، طراحي شود.


 


منبع:


hom.ir


مفهوم و عملکرد مفصل پلاستيک در سازه هاي بتني و فولادي همواره براي بسياري از مهندسين در مقاطع ارشد و بالاتر مورد سوال بوده است و براي طراحي عملکردي سازه خود سوال هايي مانند آيا باز توزيع لنگر سبب افزايش ظرفيت عضو خواهد شد؟! مدلسازي مفصل پلاستيک در ايتبس چگونه است؟ را مطرح مي کنند


مفصل پلاستيک چيست؟


تير نشان داده شده در شکل (1) را در نظر بگيريد که بُعد طولي آن را با استفاده از خطوط مستقيم عمود بر هم شبکه‌ بندي کرده‌ ايم. طبق اصل برنولي، زماني که عضوي تحت اثر خمش خالص قرار مي‌گيرد، زواياي بين اين خطوط بعد از تغيير‌ شکل‌ هاي خمشي و ايجاد انحناء در مقطع، عمود بر يکديگر باقي خواهند ماند (به شکل 2 نگاه کنيد)


 


مفصل پلاستيک چيست


 


اين رفتار، نشان‌ دهنده‌ ي خطي بودن کرنش‌ ها در مقطع مي‌ باشد. حتي اگر مقطع، رفتاري پلاستيک از خود نشان دهد و رفتار مصالح غيرخطي باشد، اصل برنولي تا لحظه‌ ي گسيختگي کامل مقطع نيز صادق خواهد بود.
علاوه بر اين، از مقاومت مصالح مي‌ دانيم که توزيع تنش‌ هاي ناشي از خمش در يک مقطع، مستقل از جنس مصالح بوده و در تارهاي دور از محور خنثي مقطع، شاهد بيشترين مقدار تنش خواهيم بود و در مقابل، در نواحي نزديک تار خنثي، مقادير تنش‌ ها بسيار کمتر خواهند بود (شکل 5-‌ب). همان‌ طور که مي‌ دانيم، مقادير تنش در هر تار عرضي مقطع، از رابطه (1) قابل‌محاسبه است:


 


محاسبه مفصل پلاستيک


 


در رابطه‌ي (1)، مقدار لنگر خمشي اعمالي (M) و ممان اينرسي مقطع (I)، معلوم و مشخص است و مقادير تنش، تنها به فاصله محور مورد نظر از تار خنثي مقطع، يعني(Y) وابسته است. زماني که تنش در هر تار مقطع، کوچک‌ تر از مقدار تنش تسليم مصالح باشد، مقطع به صورت الاستيک رفتار مي‌کند.


حال با در نظر گرفتن دياگرام کرنش و زاويه‌‌ ي آن با خط قائم يعني φ  و نشان دادن تغييرات اين زاويه نسبت به مقدار لنگر خمشي وارده در قالب يک دستگاه مختصات دو بعدي، منحني شکل (6) حاصل مي‌شود که به آن، منحني لنگر-انحناء مقطع گفته مي‌ شود که محور افقي، زاويه φ و محور قائم، مقدار لنگر M وارده  مي‌ باشد.


قسمت  oA از منحني لنگر-انحناء، معرف رفتار کاملاً الاستيک مقطع، تحت خمش مي‌ باشد ؛ با افزايش مقدار لنگر خمشي و رسيدن آن به يک مقدار مشخص، ابتدا کرنش و تنش در دورترين محور نسبت به محور خنثي در مقطع، به حد تنش تسليم σو کرنش متناظر با آن يعني کرنش تسليم εمي‌رسد (شکل7-ج و 8-ج) که ممان متناظر با اين حالت، به ممان تسليم Mموسوم است.


نقطه A از منحني لنگر-انحنا، معرف اين وضعيت از مقطع است. سپس با افزايش بيشتر مقدار لنگر خمشي، شاهد افزايش تنش و کرنش در المان‌ هاي مجاور مقطع نيز خواهيم بود (شکل 7-د، شکل7-هـ‌ ، شکل 8-د و شکل 8-هـ). روند افزايش تنش و کرنش در المان‌‌‌ هاي مجاور تا جايي ادامه مي‌ يابد که تمامي تارهاي مقطع به حد تنش تسليم برسند ( شکل 7-‌و)


 


بررسي منحني مفصل پلاستيک


 


مفصل پلاستيک چيست؟


 


 


در ادامه با افزايش بيشتر مقدار لنگر خمشي وارده، شيب نمودار لنگر- انحناء افزايش يافته و اين موضوع نشان‌ دهنده‌ ي سرعت بيشتر تغيير انحناء نسبت به لنگر خمشي وارده و کاهش سختي مقطع مي‌ باشد. زماني که مقطعي از عضو تحت چنين شرايطي قرار گيرد و تمامي تارهاي مقطع، وارد ناحيه رفتاري پلاستيک ‌شوند (دچار تسليم شوند) ، چنين مقطعي از يک عضوِ تحت خمش، ديگر قادر به تحمل ممان‌ هاي بيشتر نمي‌ باشد.


نقطه‌ ي B در منحني لنگر‌-انحناء (شکل (6))، بيانگر وضعيت مقطع در اين حالت است که مقدار عددي ممان متناظر با اين نقطه، نشانگر ممان پلاستيک و پلاستيسيته کامل مقطع مي‌باشد.


همانطور که گفته شد، در اين شرايط، مقطعي که تمامي تارهاي آن به تسليم رسيده‌ اند، در صورت افزايش نيروهاي وارده، ديگر قادر به تحمل لنگرهاي بزرگتر از لنگر پلاستيک نمي‌باشد اما مقطع در اين حالت، قادر است تا ضمن تحمل لنگر پلاستيک خود، به ازاي وارد آمدن لنگرهاي بزرگتر از Mp، با نشان دادن تغييرشکل‌ هاي پلاستيک از خود، لنگرهاي وارده را به مقاطعي از عضو که تحت نيروها و تنش‌ هاي کوچکتري قرار دارند، انتقال نمايد. انتقال نيروها توسط مفصل پلاستيک، باعث توزيع مجدد و ايجاد تغيير در مقادير لنگر در مقاطع مختلف يک عضو مي‌شود که به اين فرآيند اصطلاحاً، «باز توزيع لنگر» يا «باز پخش لنگر» گفته مي‌شود.


تشکيل مفاصل پلاستيک و انتقال نيروها به مقاطعي ديگر از عضو توسط آنها (عمل بازتوزيع)، باعث استفاده‌ ي بيشتر و بهتر از ظرفيت خمشي اعضاء مي‌باشد.


همانطور که گفته شد، با وارد آمدن لنگرهاي وارده به مفاصل پلاستيک، شاهد افزايش دوران در چنين مقاطعي هستيم. ايجاد دوران در يک مقطع، ما را به ياد عملکرد تکيه‌ گاه‌ هاي ساده (مفصلي) مي‌اندازد. مي‌دانيم که تکيه‌ گاه هاي مفصلي تحت لنگرهاي وارده از خود دوران نشان مي‌دهند. مفاصل پلاستيک نيز عملکري مشابه اعضاء با تکيه‌ گاه‌ هاي مفصلي دارند با اين تفاوت که يک تکيه‌ گاه ساده هيچگونه لنگر خمشي رو جذب نمي‌کنند و هيچ واکنشي در برابر لنگرهاي وارده از خود نشان نمي‌دهند اما مفاصل پلاستيک، لنگرهاي وارده را تا حد ظرفيت خمشي پلاستيک خود (رسيدن تمامي تارهاي مقطع به حد تسليم) تحمل مي‌ نمايند و همچنين، لنگرهاي بزرگتر را نيز به مقاطع ديگر عضو انتقال مي‌ دهند.


لازم است بدانيد که مفصل پلاستيک در اعضاء، تنها تحت اعمال لنگر خمشي ايجاد نمي‌ شود بلکه، اين حالت مي‌تواند در اثر نيروي محوري فشاري، نيروي محوري کششي و همچنين نيروهاي برشي شکل بگيرد.


 


منبع:


سبزسازه


 


سلام


حتما شما هم قصد قبولي در آزمون محاسبات را داريد. اما چگونه؟ پيشنهاد مي کنم قبل از هر کاري سوالات آزمون محاسبات سال هاي قبل را مطالعه کنيد. البته شايد بخواهيد سوالات را بررسي کنيد و از طرفي کليد واژه سوالت را هم نگاه کنيد. 


اما بايد بگويم حتما پاسخ تشريحي سوالات آزمون محاسبات را بررسي کنيد.


آزمون محاسبات که تنها مطالعه نيست پس حتما بررسي و تحليل کنيد تا به نتيجه مطلوب تري برسيد. البته مطالعه کردن هم فوق العاده موثر است. و حتما بايد بر روي منابع آزمون محايبات تسلط کافي داشته باشيد. مثلا در ابتداي کار مبحث ششم مقررات ملي ساختمان را مي توانيد بررسي کنيد چرا که هم سبک تر است و هم بسيار مهم.


خب تمام شد؟ خير اين آخر کار نيست حتما تست بزنيد چه تاليفي و چه تست هاي سال هاي گذشته، پس نتيجه :



  • ابتدا مطالعه کنيد.

  • در حين مطالعه تست هاي مربوط به همان بحث ها را بررسي کنيد.

  • آزمون هاي شبيه سازي شده شرکت کنيد.

  • و در نهايت مهندس محاسب شويد.


 


پاسخ تشريحي سوالات آزمون محسابات


 


منبع:


سبزسازه


 


 


همانطور که مي دانيد اگر خاک منطقه نامطلوب باشد، خاک تحمل نيروهاي وارده از سمت سازه را نخواهد داشت و يا نشست فونداسيون به قدري زياد مي شود که بهره برداري از سازه را مختل مي کند. در اين مواقع براي انتقال بار از فونداسيون به خاک مقاوم تر از عناصري به نام شمع ساختمان استفاده مي کنيم اما سوال اينجاست که مدلسازي شمع در سيف به چه صورتي است؟


معرفي شمع در نرم‌افزار SAFE


     براي اين کار از منو Define>Point Spring Properties      وارد پنجره زير مي­ شويم.


 



 


طراحي شمع در safe


 


سپس Modify/Show Property…     را انتخاب مي­کنيم تا پنجره زير ظاهر شود.


 



طراحي شمع سازه


 


در قسمت      General Dataاسم دلخواه شمع را وارد مي­کنيم.


در قسمت   Spring Stiffnes … بايد سختي معادلي که قبلاً محاسبه کرديم را وارد کنيم.


در قسمت Nonlienear Option به دليل غيرخطي بدون سختي شمع (استفاده از مدول بستر خاک) بايد گزينه Compression Only را انتخاب کنيم و شمع را به ­صورت فشاري در نظر بگيريم.


 


اختصاص شمع مدل شده به نقاط مشخص شده در مراحل قبل


در اين مرحله بايد شمع‌هاي معرفي‌شده را به نقاطي که قبلاً مشخص کرديم، اختصاص دهيم. براي اين کار روي تمام نقاط معرفي‌شده کليک کرده و آن­ها را به حالت انتخاب درمي­آوريم سپس به مسير Assign >Support Data >Point Spring مي­رويم تا پنجره زير ظاهر شود.


 



اختصاص شمع



 


 با انتخاب اسم شمع که در مراحل قبل تعريف کرده بوديم و کليک روي دکمه ­ي OK، شمع­هاي معرفي‌شده به نقاط انتخاب‌شده اختصاص‌ داده مي­شوند.


حال بايد اثر سختي موضعي شمع بر فونداسيون را لحاظ کنيم. عدم لحاظ کردن آن در جهت اطمينان است ولي تعريف اين المان باعث مي­شود در محدود شمع آرماتور خمشي فونداسيون کاهش پيدا کند. براي اين کار مسير زير را خواهيم­پيمود:



                                                                              


سختي موضعي شمع


 


در اينجا گزينه Add New Property را مي­ زنيم تا پنجره زير ظاهر شود.




  مدلسازي شمع به صورت مرحله به مرحله



 


در قسمت 1 اسم المان موردنظر را انتخاب مي­کنيم.


در قسمت 2 گزينه Stiff را که اثر سختي موضعي روي فونداسيون است را انتخاب مي­کنيم.


در قسمت 3 درواقع ضخامت المان مدل شده (که در اينجا برابر با طول شمع است) را از ما مي­خواهد که بايد 1000 سانتي­متر را وارد کرده و سپس Ok مي­کنيم.


حال نوبت به اين رسيد که سختي موضعي تعريف‌شده در نرم‌افزار، در محل شمع­ها معرفي کنيم. براي اين کار ابتدا از منو سمت چپ نرم‌افزار مطابق شکل زير Quick Draw Area  را انتخاب مي­کنيم تا پنجره‌اي جديد مطابق شکل زير ظاهر شود.


 



                                                                          


در اين پنجره در قسمت 1 نوع المان که از نوع Slab هست را انتخاب مي­کنيم.


در قسمت 2 شکل المان که در اينجا ما شمع با مقطع دايره داريم پس Circular Slab را انتخاب مي­کنيم.


در قسمت 3 اسم الماني که قبلاً ساختيم را بايد معرفي کنيم يعنيPileStiff . بعدازاين مراحل پنجره به شکل زير درمي‌آيد.


 



                                                                      مدلسازي شمع ساختمان در سيف


 


در پنجره جديد بايد در قسمت Diameter قطر شمع را وارد کنيم. پس از واردکردن موارد فوق حال نشانگر موس را بروي نقاط معرف شمع برده و با کليک بروي آن‌ها سختي موضعي به شکل يک دايره نمايش داده مي­شود (شکل79).


 



اختصاص شمع در سازه


 


 


 پس از اختصاص شمع ­ها و سختي موضعي آن‌ها بر فونداسيون در نقاط موردنظر، فونداسيون را آناليز مي­کنيم. 


 


منبع:


سبزسازه


 




 


وال پست     کلافي است که در طول هاي مشخص براي يکپارچه عمل نمودن ديوار به کار مي رود. اين وال پست ها سبب درگيري ديوار با اسکلت و در نتيجه استحکام ديوار خواهد شد. همان گونه که از نامش پيداست، وال پست نگهدارنده ديوار است. اين المان که معمولا به صورت يک تير-ستون طراحي مي گردد، در انتهاي سالن هاي صنعتي و به طور کل فريم هاي با دهانه بالا که انتهاي آن با ديوار پوشش مي گردد، قرار مي گيرد    .



وظيفه وال پست ها انتقال نيروهاي حاصل از باد و زله از ديوار به فريم مي باشد که موجب عدم تخريب ديوار مي گردد. به طور عمومي اتصال آن در انتهاي متصل به فريم به صورت لوبيايي جهت مراحل نصب و بر روي فونداسيون     به صورت مفصل مي باشد    .


 


وال پست چيست؟


 


انواع وال پست :


وال پست به معناي نگهدارنده ديوار و به 2 صورت وال پست قائم و وال پست افقي است.



  1. اين وال پست‌ها سبب درگيري ديوار با اسکلت و در نتيجه استحکام ديوار خواهد شد‌.

  2. وال پست قائم در زماني که دهانه شما بزرگ باشد از روي تير طبقه پايين به زير تير طبقه بالا در دهانه جوش مي‌شود‌.


? انواع وال پست و مهار ديوار از نظر اجرايي



  1. اجراي وال پست با انکر بولت و نبشي کشي؛

  2. اتصال ديوار به ستون با ميلگرد؛

  3. اجراي تسمه دور ستون؛

  4. مهار ديوار به وسيله تعبيه ميلگرد در داخل ستونهاي مجاور؛

  5. مهار ديوار از طريق تعبيه ميلگرد در داخل کف؛

  6. مهار ديوار به ديوارهاي برشي از طريق عبور ميلگرد در سوراخ قالب ها؛

  7. اجراي وال پست براي جان پناه بام (وال پست جان پناه)


نمونه اي از اجراي اصولي وال ‌پست‌ هاي افقي و عمودي با جزييات اجرايي در شکل زير مشاهده ميکنيم:




جزئيات اجرايي وال پست





 


همانطور که ميدانيد وال پست يک المان غير سازه ايست که بسته به نظر مهندس طراح ممکن است در ساختمان اجرا شود که با توجه به اجرا شدن يا نشدن آن، سختي ميان قاب ها در طراحي سازه تغيير پيدا خواهد کرد. اما بايد توجه داشت که اجراي درست آن باعث کنترل خرابي ديوار ما در سازه به خصوص به هنگام زله مي شود.


اهميت استفاده از وال پست 


عليرغم اهميت اجراي اين المان در سازه‌ ها، اجراي وال‌ پست در سازه‌ هاي شهري در ايران پيشينه چنداني نداشته و تقريباً محدود به يک دهه‌ ي اخير مي‌گردد، اما با اين حال همچنان در بسياري از سازه‌ هايي که در کشورمان ساخته مي‌شوند اجراي وال‌ پست يا انجام نمي شود و يا محاسبه و اجراي آن همراه با نقاط ضعف اساسي صورت مي‌گيرد.


تفکري که در بين مهندسان طراح وجود دارد وم بر سالم ماندن المان‌ هاي اصلي سازه يعني تير، ستون و سقف‌ها مي باشد و سالم بودن اين بخش ها ضامن عملکرد مناسب سازه است. اما زله هاي اخير به خصوص زله کرمانشاه نشان داد حتي در  شرايطي که سازه پايدار بماند و به اعضاي اصلي آن آسيبي وارد نشود آسيب در اعضاي غير سازه اي، (ديوارهاي پيراموني، تيغه‌ها، نماهاي ساختمان، تاسيسات و …) ممکن است عملکرد کلي سازه را زير سؤال برده و آسيب‌هاي اقتصادي و حتي جاني جبران ناپذيري پديد آورد. چرا که سختي ميان قاب ها تاثيري مستقيمي در سازه دارد از اين رو مي توان به اهميت استفاده از وال پست را پي برد.


وال پست در مقررات ملي ساختمان


طبق تعريف بند 3-7 صفحه 64 آئين نامه 2800 ويرايش دوم 


حداکثر طول مجاز ديوار غير سازه اي يا تيغه اي بين دو پشت بند عبارتست از 40 برابر ضخامت ديوار يا تيغه و يا 6 متر هر کدام کمتر باشد و حداکثر ارتفاع مجاز ديوارهاي غير سازه اي و تيغه ها از تراز کف مجاور 3.5 متر مي باشد .


آيين نامه وال پست


در شرايط فوق نيازي به اجراي وال پست قائم يا افقي نيست ولي در صورت اضافه شدن دهنه ها يا ارتفاع نياز به استفاده از وال پست مي باشد.لبه قائم تيغه ها نبايد آزاد باشد . اين لبه ها بايد به يک تيغه ديگر يا يک ديوار عمود بر آن ، يا يکي از اجزاي سازه يا ستونکي که به همين منظور از فولاد ، بتن آرمه يا چوب تعبيه مي شود، با اتصال کافي داشته باشد. ستونک مي تواند از يک ناوداني حداقل نمره 6 يا معادل آن از فولاد ،بتن آرمه يا چوب تشکيل شده باشد . اگر طول تيغه پشت بندکمتر از 1.5 متر باشد ، از لبه آن مي تواند آزاد باشد.


اجراي صحيح وال پست ديوارهاي محوطه، جهت مقاومت در برابر باد و ساير عوامل جوي مي باشد.


بندهاي آئين نامه اي اجراي وال پست وادارهاي عمودي


طبق بند 4-9-1-3 مبحث چهارم مقررات ملي، مي بايست کليه ديوارهاي پيراموني جهت مقاومت در برابر زله توسط وادارهاي عمودي يا وال پست ايمن گردند. طبق بند 4-9-1-3 مبحث چهارم مقررات ملي در صفحات 103 و 104 ويرايش چهارم نحوه اتصال و اام به اجراي وادار عمودي وال پست توضيح داده شده است. رعايت ضوابط مبحث ششم مقررات ملي در مورد وال پست اامي است همچنين بند 5-3-4 و بند 4-5-4 ويرايش چهارم آيين نامه 2800 که البته مربوط به ساختمان هشت سقف به بالا مي باشد اامي است.


همچنين در مورد مبحث هشتم مقررات ملي ساختمان بند 8-3-1-11 ص 27 ويرايش 92 رجوع کرده که در مورد اتصال اجزاي غيرسازه اي به اجزاي سازه اي توضيح داده شده است. کنترل هشتي گير ديوارها و اجراي صحيح وادارهاي عمودي( وال پست ها ) و وادارهاي افقي ديوارها در انطباق با نقشه ها و مطابق بند 7-5-3 آيين نامه 2800 و بند 4-9-1 مبحث چهارم مقررات ملي.


نوع اتصال وال پست:


دو سر اين اجزاي قائم ‌( ‌که معمولا” قوطي 6×6 انتخاب مي‌شوند‌) بايد به گونه‌اي مناسب در کف و سقف مهار شوند. براي اين کار مي‌توان قبل از بتن ريزي داخل قالب‌ها پليت جايگذاري کرد و بعد از اتمام بتن ريزي از اين پليت‌ها براي جوشکاري وال پست‌ها استفاده کرد و يا مي‌توان با انکر بولت اقدام به جايگذاري پليت در تيرها و ستون‌ها نموده و از آن براي اتصالات وال پست استفاده کرد‌.





اجراي وال پست


 


چگونگي اجراي وال پست


چگونگي اجراي وال پست را با توجه به ضوابط وال پست در مطالب زير مشاهده کنيد:


چگونگي اجراي وال پست در ساختمان بتني


چگونگي اجراي وال پست در اسکلت في


نحوه اجراي وال پست في در بلوک‌هاي سبک


نحوه اجراي وال پست في در بلوک‌هاي سبک:


ابتدا محل ورق‌هاي اتصال به کف و سقف را مطابق با محل پيش بيني شده در نقشه‌ها مشخص ميکنيد. پس از نصب ورق‌هاي اتصال، وال پست في را به ورق پاييني و ورق بالايي جوش مي‌دهيد. در يک طرف، بلوک را به صورت کامل و در طرف ديگر، جاي وال پست را از داخل بلوک توسط اره ايجاد مي‌کنيد.


نکات اجرايي وال پست :


چنانچه پروفيل وال پست ارائه شده از طرف دستگاه مشاور دوبل نبشي باشد بهتر است که در هنگام ساخت وال پست، دهانه­ي آن 1سانتي متر بيشتر از ضخامت ديوار مربوطه در نظر گرفته شود، تا تيغه کاملا داخل آن قرار بگيرد. همچنين در وال پست عمودي، بايستي در فواصل يک متر به يک متر با استفاده از ميلگرد آجدار نمره 10، شاخک هايي را به قوطي يا نبشي هاي وال پست جوش داد تا گيرداري لازم بين تيغه و وال پست عمودي تامين شده و ديوار مورد نظر در هنگام وارد شدن بارهاي جانبي رفتار يکپارچه تري از خود نشان دهد.


در جاهاي که وال پست در مجاورت ستون قرار ميگيرد بايد فاصله حدود 4 تا 5 سانتيمتري رعايت شود و بين وال پست و ستون از مصالح نرم مانند يونوليت يا پلاستوفوم استفاده کرد تا در صورت وارد شدن بارهاي جانبي از جمله زله، ستون به ديوار فشار جانبي وارد نکند.





نکات اجرايي وال پست


 


جهت گيرداري بيشتر وال پست افقي، در فواصل 1 تا 1?5 متر با استفاده از ميلگرد آجدار نمره 14 و بالاتر، به سازه سقف متصل مي­شوند. همه پروفيل هاي مورد استفاده در ساخت وال پست  هاي افقي و عمودي بايستي ضد زنگ خورده و جهت اتصال بهتر بين وال پست با ديوار هاي دو طرف و همچنين جلوگيري از ترک هاي ناشي از حرکات جانبي ساختمان در مرحله نازک کاري، روي آن توري مرغي يا رابيتس کشيده شود و با سيم گالوانيزه محکم گردد.


 


منبع:


گروه مهندسي پلاس


 


 


گشتاور دوم سطح خاصيتي از يک مقطع است که با بهره‌گيري از آن مي‌توان رفتار يک تير را در برابر خمش و تغيير شکل حول محورهاي آن بدست آورد. ميزان تنش و تغيير شکل خمشي يک تير هم به ميزان بار وارده و هم به شکل هندسي مقطع مورد نظر بستگي دارد، هر چه ممان اينرسي يک مقطع بيشتر باشد ميزان تنش و تغيير شکل خمشي آن مقطع کمتر است، به همين دليل است که تيرهايي با ممان اينرسي بزرگتر، مانند مقاطع I شکل، در ساختمان‌ها استفاده مي‌شوند.


واحد ممان دوم سطح


ممان دوم سطح در جداول اشتال و در برخي کتاب‌ ها با J     و در برخي با I    نمايش داده مي‌شود، واحد آن طول به توان چهار است و ديمانسيون آن [L4] است.


محاسبه گشتاور دوم سطح


ممان اينرسي چيست؟


 


ممان اينرسي حول محور X


ممان اينرسي حول محور x

ممان اينرسي حول محور Y


ممان اينرسي حول محورy

ممان اينرسي حاصل ضرب


حاصل ضرب ممان اينرسي

ممان اينرسي قطبي


ممان اينرسي قطبي


که مقدار r برابر است با 


محاسبه ممان اينرسي


و مقدار ممان اينرسي قطبي نيز برابر است با 


{\displaystyle I_{O}=I_{x}+I_{y}}


 


 


 


منبع:


ويکي پديا




 


امروزه سقف تيرچه بلوک، به عنوان متداول ترين و حالت کلاسيک اجراي سقف در ساختمان شناخته مي گردد.  اين سقف ها در مقايسه با ساير سقف هاي رايج در کشور، مزاياي خاصي را داراست و شايد به همين علت است که هميشه توجه بيشتري به آنها مي شود.


يکي از نکات پايه اي در مورد سقف تيرچه بلوک، اين است که در صورتي که مي خواهيد وزن سقف را کمتر کنيد و در استفاده از بتن صرفه جويي داشته باشيد، مي توانيد بخشي از مقطع کششي بتن را حذف نماييد. (همان گونه که مي دانيد، بتن اصلا قابليت تحمل کشش را ندارد و مقاومت کششي آن يک دهم مقاومت فشاري آن است. لذا استفاده از بتن در بخش هايي مثل پايين سقف که به کشش مي افتد، کاري عبث و بيهوده بوده و تنها سبب سنگين تر شدن سقف خواهد گشت.) گفتني است که اين قسمت کاربرد و تاثير زيادي در مقاومت سقف ندارد. بنابراين تنها آن بخش از سطح مقطع را باقي بگذاريد که جهت جاگذاري ميلگردهاي کششي مورد نياز مي باشد. براي درک بهتر اين موضوع، به تصوير زير توجه فرماييد:


سقف تيرچه بلوک


 


در نتيجه ي حذف بتن از اين بخش ها، حجم بتن کاهش يافته و به دنبال آن وزن مرده ي ساختمان به ميزان قابل توجهي با کاهش مواجه خواهد شد. البته توجه داشته باشيد که بر مبناي اين روش، هرچند وزن سقف کاهش مي يابد اما هزينه ي قالب بندي آن تا حدودي افزايش خواهد يافت؛ در نتيجه فاصله ي ميان هر دو تيرچه با بلوک هاي سفالي يا بتني توخالي سبک وزن پر مي شود. در اين صورت هيچ نيازي به قالب بندي محل هاي توخالي و پر نمودن آن محل ها نبوده و همان بلوک توخالي، کار خالي کردن آن فضا را انجام خواهد داد. در تصاوير زير، اين موضوع به خوبي نشان داده شده است:


 


بلوک هاي سقف تيرچه بلوک


 


 


بعد از اينکه ميل گرد هاي تقويتي و حرارتي مورد نياز را در محل قرار داديد، سقف يکپارچه اي به وجود مي آيد که داراي مقاومت مورد نياز خواهد بود و از صرفه اقتصادي برخوردار است که عايق حرارتي و صوتي بسيار بهتري نسبت به ساير سقف هاي رايج است.


تيرچه بتني


اگر قصد ساخت اين تيرچه ها را داريد، بايستي آرماتورهاي اصلي مورد نياز سقف را به يک شبکه خرپايي با ايستايي کافي به متصل کنند؛ بدين صورت وزن بلوک ها، وسايل و افرادي را که روي آن کار مي کنند در پاشنه ي بتني محدودي تحمل خواهد شد. اين بتن به حدي خواهد رسيد که مي تواند در قالب هاي في که به شکل ناودان است، يا در فندوله ي سفالي شکل گرفته و خود را مي گيرد. پاشنه ي تيرچه، حالتي دارد که تکيه گاه کافي و مناسبي را جهت گذاشتن بلوک ها به وجود مي اورد. براي درک بهتر اين موارد مي توانيد به تصاوير زير نگاه کنيد.


 


 


بلوک


همان گونه که اشاره کرديم، بلوک معمولا در جهت استفاده به صورت قالب دائمي يا قالبي استفاده مي شود که بعد از پياده سازي سقف در آن باقي مي ماند. بخش تحتاني بلوک جهت تامين يک سطح صاف با هدف نازک کاري سقف و تيغه هاي داخلي بلوک با هدف تقويت مقطع آن اجرا مي شوند. توجه داشته باشيد که در محاسبات مربوط به مقاومت سقف، بلوک ها محاسبه نمي شوند. اما براي قالب هايي که بايد نيروهاي اجرايي قبل از بتن ريزي، سقف را تحمل نمايند، اجرا مي شود و به عنوان نمونه بر روي سقف، قبل از بتن ريزي قدرت تحمل نيروي حاصل از عبور کارگران و افراد مختلف و فرغون را داشته باشد.


بنابراين حالت کلي بلوک با در نظر قرار دادن موارد مطروحه طراحي مي شود. مواد اوليه بلوک توخالي نيز اغلب از بتن و مصالح سنگي معمولي يا بتن و مصالح سبک و يا سفال است. هم چنين ارتفاع و طول بلوک به ضخامت کل سقف و همچنين فاصله ي تيرچه ها از همديگر بستگي دارد. توجه داشته باشيد که معمولا عرض بلوک 20 تا 25 سانتيمتر است. بلوک هاي سفالي بايد هيچ گونه ترک و شکستگي نداشته باشند. سطح خارجي بلوک نيز به منظور اتصال مفيد تر شيار دار ساخته شده است. در تصوير زير، مي توانيد چند نمونه بلوک را مشاهده فرماييد:


طريقه حمل تيرچه و بلوک و انبار نمودن آنها


تيرچه به گونه اي طراحي مي شود که با در نظر گرفتن طول آن يک الي دو نفر بتوانند آن را جابه جا نمايند. گفتني است که اگر شخص وسط تيرچه هاي سه متري را بگيرد، مي تواند يک نفره هم آن را جابه جا نمايد؛ اما تيرچه هايي که از سه متر بيشتر هستند بايستي توسط دو نفر از هر طرف مقدار کنسول شده جابه جا شوند. به تصوير زير نگاه کنيد:


جهت انبار نمودن و روي يکديگر قرار دادن تيرچه ها بايستي دقت کنيد که بتن موجود در زير تيرچه ها خرد نشود. هم چنين سعي کنيد تيرچه ها به پهلو خوابانده نشود. به علاوه سعي کنيد بلوک ها در 10 رديف بيشتر بر روي هم چيده نشوند؛ زيرا ممکن است که اين عمل، موجب خرد شدن آن ها گردد.


کلاف مياني


کلاف مياني بتني که جهت آن عمود بر جهت تيرچه ها است، به منظور ممانعت از پيچش تيرهاي T     و با هدف توزيع هماهنگ بار روي سقف تيرچه بلوک و نيز در مکان هايي که بار منفرد موجود مي باشد، در سقف به کار برده مي شود. کمترين عرض کلاف مياني برابر با عرض بتن پاشنه ي تيرچه بوده و ارتفاع آن با ارتفاع سقف برابر خواهد بود. کلاف مياني هنگامي در سقف استفاده مي شود که بار زنده ي سقف کمتر از 350 کيلوگرم و طول دهانه نيز بيش از 4 متر باشد. لازم به ذکر است که براي کمتر از اين مقادير نيازي کلاف مياني نبوده اما براي مقاديري بيش از اين ميزان بايد دو کلاف مياني به کار برده شود. ميلگرد هاي کلاف مياني اغلب در بالا و پايين کار مي شوند و حداقل قطر ميلگرد درباره ي ميلگرد آج دار 6 ميليمتر و درباره ميل گرد ساده 8 ميلي متر مي باشد.


نصب تکيه گاه موقت يا شمع بندي


به دليل اينکه تيرچه ها قادر به تحمل بار نيستند، در زير آنها چارتراش يا کش هايي به ابعاد حداقل 10×5 سانتي متر به فواصل حدود يک متر روي شمع هاي چوبي يا جک هاي سقفي قرار مي دهيم. شمع ها از يکديگر حدود يک متر فاصله داشته و شمع هاي چوبي بايستي روي گوه ها قرار بگيرند تا امکان باز نمودن آنها بعد از اجراي کامل سقف مهيا شود. تيرچه ها را با حداکثر يک سيصدم طول دهانه نصب مي نمايند که يک خيز مع به حساب مي آيد. اين خيز در جک هاي سقفي يا شمع ها تامين مي شود.


نصب بلوک ها در ميان تيرچه ها


پس از پياده سازي شمع بندي زير تيرچه ها و قالب بندي کلاف هاي فرعي و بازشوها، بلوک ها را در ميان تيرچه ها کار مي کنند. بنابراين بينابين تيرچه ها توسط بلوک پر مي شود. اين نکته را نيز مد نظر قرار دهيد که بلوک هاي ابتدايي و انتهايي روي تکيه گاه قرار نگيرند. توجه داشته باشيد که اگر نصب بلوک ها از لبه ي داخلي تکيه گاه آغاز شود، مي تواند بسيار مثمر ثمر تر باشد.


آرماتور بندي سقف تيرچه بلوک


بعد از اينکه بلوک ها نصب شد، آرماتور بندي سقف صورت مي گيرد. آرماتوربندي سقف تيرچه بلوک مشتمل بر کلاف هاي مياني ، تکيه گاهي، ميل گردهاي افت و حرارت، محل بازشوها ، طره ها و ميل گرد هاي آويز سقف کاذب مي باشد.


تکميل قالب بندي


در اين بخش قسمت هايي مثل دور سقف، دور بازشوها و حد فاصل تکيه گاهها قالب بندي مي شوند. قالب ها چوبي يا في هستند که با پياده سازي پشت بندها و پايه ها و اتصلات کافي و مناسب، در جاي خود محکم مي شوند تا در برابر نيروهاي ناشي از وزن ، ضربه و لرز بتن، در زمان متراکم نمودن آن، تغيير شکلي در آنها صورت نگيرد.


آماده سازي سقف جهت بتن ريزي


پيش از اينکه بتن ريزي سقف تيرچه بلوک را انجام دهيم، بايستي تمام مواد زايد از بينابين بلوک ها و تيرچه ها و داخل قالب ها پاک شوند. بعد از آن بايد کنترل و نظارت هاي لازم انجام شده و سقف شسته شود تا هم گرد و غبار از روي آن پاک شود و هم بلوک ها سيراب شوند.


بتن ريزي و متراکم نمودن آن


از جمله عوامل تاثيرگذار در کيفيت يک سازه ي بتني، پياده سازي و اجراي صحيح بتن ريزي است که بدون آن حتي در صورتي که از مصالح بسيار مناسب و بتن با کيفيت عالي هم استفاده شود کار مطمئني انجام نگرفته است. بتن ريزي بايستي به گونه اي باشد که يکنواختي مخلوط حفظ شود و تمام جاهاي خالي و زوايا توسط بتن پر شود.


عمل آوردن بتن


عمل آوري يا curing    يکي از مهم ترين مراحل در کار با بتن است. اين عمل به معني ايجاد شرايطي است که در آن واکنش شيميايي آب و سيمان به گونه اي مطلوب انجام شود و در نتيجه مقاومت و پايايي بتن بالا خواهد رفت. اگرچه اين بخش از کار کم هزينه مي باشد، اما توجه نکردن به آن باعث خسارت و زيان بسيار زيادي خواهد شد. در زمان عمل آوري بتن موارد زير بايد رعايت شود:



  1. ممانعت از خشکي سريع بتن

  2. ممانعت از وارد شدن ضربه و لرزش به بتن در حال خود گيري

  3. نگه داشتن دماي محيط مابين 5 تا 20 درجه سانتي گراد


باز نمودن قالب ها و جمع آوري تکيه گاه هاي موقتي


اين مورد نبايستي پيش از حاصل شدن مقاومت کافي در سقف جهت تحمل وزن خود و سربارهاي وارد صورت گيرد. زمان مورد نياز جهت به دست آوردن مقاومت بتن و امکان برداشتن قالب ، به نوع سيمان استفاده شده، ويژگي هاي بتن ريخته شده، وضعيت آب و هوا و دمايي، نوع و ميزان مواد اضافه شده به بتن بستگي دارد. باز نمودن قالب ها بايستي با احتياط و مراقبت صورت گيرد. جهت جلوگيري از افتادگي بايد تعدادي از شمع ها در فواصل حدود 3 متر از يکديگر براي مدتي در زير سقف باقي بماند.


محدوديت ها و خصوصيات فني سقف تيرچه


توجه داشته باشيد که در مورد سقف تيرچه بلوک، بايستي نکات زير رعايت گردد:



  1. حد فاصل محور تا محور دو تيرچه ي متوالي از 70 سانتيمتر نبايد بيشتر باشد.

  2. بتن پوششي بخش بالايي تير از 5 سانتيمتر يا يک دوازدهم فاصله ي محور تا محور تيرچه ها کمتر باشد.

  3. عرض تيرچه بايستي از 10 سانتيمتر کمتر نباشد.

  4. حداقل فاصله ي دو بلوک دو سمت يک تيرچه بعد از نصب بايد از 6?5 سانتيمتر کمتر نباشد.

  5. قطر سقف براي تيرهايي با تکيه گاه ساده بايد از يک بيستم دهانه کمتر نباشد.

  6. حداکثر دهانه ي مورد پوشش سقف يا تيرچه هاي منفرد بايد از 8 متر بيشتر نشود، سعي کنيد دهانه ي مورد پوشش بالاتر از 7 متر نباشد. اگر سربار هاي زيادي وجود داشت مانند تصوير زير، تيرچه هاي مضاعف به کار برده شود.


 


منبع:


ساختمان 115


 


ميلگرد گذاري و اجراي ستون يکي از بخش‌هاي مهم ساخت سازه محسوب مي‌شود    .ستون يک عضو ساختاري در ساختمان است که به طور عمده تحت تنش‌هاي فشاري قرار دارد    .


ستون‌هاي بتني ممکن است بدون تقويت (به کار بردن ميلگرد) يا ممکن است با ميلگردهاي طولي و روابط (ستون‌هاي متصل شده) يا با ميلگردهاي طولي و فولادي مارپيچي (ستون هاي تقويت شده مارپيچ) تقويت شود. گاهي ستون‌ها مي‌توانند ترکيبي از فولاد سازه‌اي از چدن و بتن باشند    .


يکي از راه‌هاي تهيه کردن ميلگرد، خريد ميلگرد مستقيم از کارخانه     است .


ستون‌هاي بتن مسلح به علت تنش کششي عرضي و احتمال تنش کششي طولي ايجاد شده توسط خم شدن يا خم شدن غير قابل پيش بيني، به ندرت استفاده مي شوند.


از آنجايي که بتن در تنش ضعيف است، چنين فشارهايي عموما اجتناب مي‎شود. هنگام استفاده از ستون‎هاي بتني ساده، آن‎ها معمولا به ارتفاع پنج يا شش برابر کمترين ضخامت محدود مي‎شوند. تحت بارگذاري محوري، بار تقسيم شده بر روي سطح مقطع بتن، نبايد از تنش فشرده ساز مجاز براي بتن کند.




ميلگرد گذاري فونداسيون


 


ستون براي حمل و انتقال بار تير، سقف‌ها و کليه بارهاي زنده و مرده به فونداسيون به عنوان يکي از مهم‌ترين اعضاي يک سازه به حساب مي‌آيد که براي جلوگيري از زنگ زدگي ميلگردها در برابر رطوبت و گرم شدن آهن هنگام آتش سوزي و تخيريب آن، آرماتور و ميلگردها با لايه اي از بتن پوشيده مي شوند.


مهندسين محاسب بايد باري را که بر ستون وارد مي‌شود، محاسبه و ميزان و نوع بتن مصرفي و ميلگرد را مشخص نمايد و سپس جزئيات آن را طراحي کند. به علت اهميت نقش ستون در مقاومت يک سازه قصد داريم در اين مقاله به مراحل  اجراي ستون و ميلگرد گذاري در آن بپردازيم.


همان‎طور که مي‎دانيد بتن در برابر تنش‎هاي فشاري به علت ساختار محکم و غير قابل انعطاف، مقاوم ولي در برابر تنش‎هاي کششي ضعف دارد.
در صورتي که خاصيت ميلگرد دقيقا عکس بتن است و در برابر تنش‎هاي کششي به علت منعطف بودن و خاصيت خم شدن آن، مقاوم بوده ولي در برابر تنش‎هاي فشاري مقاومت چنداني ندارد.


به همين منظور ترکيب و استفاده بتن و ميلگرد در کنار هم ضعف‎هاي يکديگر را خنثي مي‎کنند و مقاومت بسيار خوبي در برابر تنش‎هاي فشاري و کششي دارند.


به طور کلي ستون‎ها داراي 4 نوع مقطع مربع، مستطيل، چندضلعي منتظم و دايره هستند که ميلگرد گذاري در آن ها به شرح زير است:


 


حداقل تعداد ميلگرد‎هاي طولي در مقطع مربع 4 عدد، در مقطع مستطيل 6 عدد، در مقطع چند ضلعي منتظم به تعداد اضلاع و ميلگرد‌هاي مقطع دايره‌اي 6 عدد مي‌باشد.


 


 


سطح مقطع ستون بتني


 


 


به منظور جلوگيري از بيرون زدگي آرماتورهاي طولي و گسترش ترک، از خاموت استفاده مي‌کنند که با توجه به تعداد ميلگردهاي طولي ستون و نحوه قرار گرقتن آن‌ها از خاموت دوبل يا سنجاقک به همراه خاموت استفاده مي‌شود.


خاموت يکپارچه‌اي که ميلگرد مصرفي آن پيوسته و با قطر حداقل 6 ميل‌ متر است و دور ميلگردهاي اصلي ستون دايره‌اي شکل به کار رفته، دورپيچ يا مارپيچ نام دارد.


ستون‌هاي بتني پيش ساخته


ستون‌هاي بتني پيش ساخته مي‌توانند دايره‌اي، مربع يا مستطيل شکل باشند.


ستون‌هاي بتوني تقويت شده توسط ميلگرد مي‌توانند به مشخصات دلخواه شما طراحي و ساخته شوند و مي‌تواند ويژگي‌هاي اضافي و اتصالات را شامل شود.


ستون‌هاي بتني پيش ساخته معمولا براي استفاده در پروژه‌هاي بتوني مسطح در نظر گرفته مي‌شوند.


جايي که مطالبه زياد در زمان نگهداري جرثقيل برج و برنامه هاي ساخت و ساز دقيق وجود دارد.



 


ستون بتني پيش ساخته


 


مراحل اجراي ستون


مراحل اجراي ستون در 6 گام به شرح زير مي باشد:


گام اول آماده سازي ريشه‌ها


براي آرماتور بندي، ستون يا روي پي قرار دارد يا بر روي ستون طبقه‌ي پاييني و در امتداد آن است.


براي ستوني که روي پي قرار مي‌گيرد، ميلگردهايي را به عنوان ريشه ستون در داخل پي قرار داده و سپس ميلگردهاي اصلي ستون به آن ها متصل مي‌شوند و براي اجراي ستون طبقه بالايي، ميلگردهاي ستون طبقه پاييني را تا کمي بالاتر از سقف ادامه داده و سپس ميلگردهاي ستون را به آن متصل مي‌کنند.


اين ميلگرد‌هاي انتظار بايد قبل از آرماتور بندي ستون، از هر نوع آلودگي انواع روغن‌ها يا بتن پاشيده شده در هنگام بتن ريزي پاک شود.
به علت بار سنگيني که ستون متحمل مي‌شود، خاک محلي که ستون در آن جا قرار مي‎گيرد به طور طبيعي بايد از استحکام مناسبي برخوردار باشد و يا در غير اين صورت قبل از عمليات اجرايي استحکام و مقاومت آن تقويت شود.



ميلگرد‎ها مختلفي براي ساختمان سازي به کار مي‎رود، از اين رو خريد ميلگرد سايز 16 با استقبال خوبي همراه است.


 


آماده سازي ريشه ستون


 


 


گام دوم آرماتور بندي ستون


آرماتور بندي به دو صورت قابل اجرا مي باشد.


روش اول اين است که کليه مراحل در محل اصلي ستون انجام شده به صورتي که خاموت ها را پس از اتصال ميلگردهاي طولي، به ميلگردهاي انتظار با فاصله‎هاي مشخصي و با توجه به اطلاعات سازه‎اي نقشه به طوري که در ابتدا و انتهاي ستون با فاصله‎هاي کم و در وسط ستون با فاصله‎هاي بيش‎تري، به دور ميلگردها رد مي‎کنيم و سپس آن ها را با سيم مفتول به همديگر متصل مي‎کنيم.


روش ديگر اين است که به کمک دو خرک روي زمين، خاموت‎ها را با فواصل معين به دور ميلگرهاي اصلي بسته و پس از بستن خاموت‎ها به دور ميلگردهاي طولي، ستون بافته شده را به صورت قائم در محل مورد‎نظر، به ميلگردهاي انتظار متصل مي‎کنيم.


اگر تعداد طبقات ساختمان بيش تر از يک سقف باشد بايد انتهاي ميلگرد‎هاي بريده شده به گونه‎اي باشد که پس از سقف ريزي ميلگرد ريشه يا انتظار براي اجراي ستون طبقه‌ي بعدي مهيا باشد.



به علت اين که حجم بار وارده در طبقات پايين، بيش‌تر است معمولا اندازه و ابعاد ستون هر چه به طبقات اضافه مي‌شود، کوچک‌تر شده و يا تغيير مقطع مي‌دهند که خم شدن اين ميلگردهاي ستون‌ها در محل تغيير مقطع، بايد قبل از قالب بندي انجام شده و شيب قسمت مايل ميلگردهاي خم شده نسبت به محور ستون حداکثر 1 به 6 باشد.


 


منبع:


سپاهان آهن


 


 


سلام
در اين مقاله قصد داريم شما را فونداسيون و ميلگرد گذاري آن آشنا کنيم . البته بايد عرض کنم که ميلگرد گذاري فونداسيون با آرماتور بندي فونداسيون متفاوت است. ما در اين مقاله به اولين مورد اشاره خواهيم کرد.


 


فونداسيون    : 



شالوده يا فونداسيون قسمتي از يک سازه است که غالبا زيرتر از سطح زمين قرار مي گيرد و نيرو هاي ناشي از سازه را به پي (خاک يا بستر سنگي) انتقال مي دهد    .


عملکرد فونداسيون: تقريبا تمامي خاکها تحت تاثير نيرو به مقدار قابل ملاحظه فشرده مي شوند که اين مساله باعث نشست سازه استوار بر آن مي گردد.دو اصل اساسي که در طراحي فونداسيون بايد رعايت شودعبارت است از   :


1- نشست کلي سازه به مقدار قابل قبول و جزعي محدود شود.


2- قسمتهاي مختلف سازه تا حد امکان نبايد داراي نشستهاي نا مساوي باشند


در عمل براي محدود کردن نشست، نيروهاي ناشي از سازه را بايد به لايه اي منتقل کنيم، که داراي مقاومت کافي باشد و براي کاهش تنش فشاري، نيروهاي وارده از سازه را در سطح وسيعي گسترده کرده به پي وارد مي کنيم.


 


انواع فونداسيون ها:




فونداسيونها در حالت کلي،به فونداسيونهاي ديوار و ستون تقسيم بندي مي شوند.فونداسيون ديوار يک نوار از بتن مسلح به عرض بزرگتر از ضخامت ديوار است( حد اقل عرض 50 سانتي متر) که بار ديوار را به سطح گسترده تري منتقل مي کند( فونداسيون نواري).


نوع ديگري از فونداسيون فونداسيون هاي منفرد است که معمولا به شکل مربع يا مستطيل است. بعضي از فونداسيون ها هم به شکل ذوزنقه مي باشد. در بعضي از حالت ها فونداسيون به صورت مرکب (براي انتقال بار 2 تا چند ستون) ساخته مي شود. در مواردي که مقاومت زمين در حد متعارفي باشد از فونداسيون هاي ساده و مرکب استفاده مي شود و زماني که زمين مقاومت کافي نداشته باشد، از فونداسيون هاي گسترده يا صفحه اي استفاده خواهد شد. فونداسيون گسترده(راديه) يک دال بتني يکپارچه مسلح است که در تمام سطح زير ساختمان گسترده شده است 


 


پي صفحه اي


در زمين هايي که نيروي باربري کافي براي مقابله با نيروهاي وارده در ابعاد پي هاي معمولي وجود ندارد از پي صفحه اي( راديه ژنرال، مت، پي گسترده) استفاده مي کنند. اين پي ها نيروها را در سطح گسترده اي پخش کرده و در نتيجه نيروي وارد را با توان باربري زمين متعادل مي کند. در ساختمانهاي بلند که فشار وارد بر پي زياد است معمولا از اين نوع پي براي انتقال نيرو به زمين استفاده مي شود. در پي صفحه اي ساده سيستم بارگذاري به صورت موازي بوده و در امتداد يا امتدادهاي خاصي قرار مي گيرد.درسيستم بار گذاري صفحه اي مرکب، محدوديت بار گذاري در نقطهاي خاص يا امتدادي معين وجود ندارد. چون پي هاي موازي معمولا داراي قسمتهاي عمومي و قسمتهاي خاص بارگذاري هستند، فولادگذاري در آنها بدين صورت است که ابتدا تمام صفحه شبکه گذاري بتن ريزي مي شود و سپس در قسمتهاي باربر، با محاسبه دقيق بارهاي وارده،شبکه ميلگرد هاي خاصي طراحي و اجرا مي گردد که به شبکه زيرين متصل مي گردد.


 


ميلگرد گذاري فونداسيون:


 از آنجايي که بتن در اثر فشارهاي وارده ترک بر مي دارد براي افزايش استحکام بتن در داخل آن ميلگردهايي کارکذاشته مي شود. در ميلگرد گذاري فونداسيون ميلگردها به صورت شبکه اي در کف فونداسيون قرار داده مي شوند (با احتساب پوشش بتني) براي ايجاد چسبندگي و انتقال مناسب نيرو از فولاد به بتن و بلعکس در کناره ها ميلگردهاي شبکه با خم 90 درجه به طول معين فرم داده مي شوند ( 15 برابر ميلگرد ساده و 12 برابر ميلگرد آجدار).حداکثرفواصل ميلگردهاي شبکه نمي تواند از 12 برابرقطر ميلگرد بيشتر باشد. در پي حداقل قطر آرماتورهاي طولي ساده 12 ميليمتر و آجدار 10 ميليمتر و تعداد حداقل آنها 4 عدد است.حد اقل فاصله خاموتها بايد 75 ميليمتر باشد تا ويبراتور ميله اي بتواند به سهولت داخل شبکه جا بگيرد. فاصله ساقهاي خاموت بايد طوري باشد که بتن بدون اشکال، امکان ريخته شدن و متراکم گرديدن را داشته باشد.


 


پوشش بتن ميلگردها:


براي انتقال کامل نيروها از بتن به فولاد يا بلعکس لازم است که حد اقل پوشش بتن براي ميلگردهاي کناري 2?5تا3 برابر قطر و براي ميلگردهاي داخلي 2?5 برابر قطر باشد. پوشش کناري ميلگردها در نواحي گرم و مرطوب به علت خوردگي شديد بتن و خطر زنگ زدگي فولاد به وسيله عوامل محيطي 5برابر قطر ميلگرد در نظر گرفته مي شود.


 


حداقل سطح مقطع ميلگرد:


حد اقل سطح مقطع ميلگرد در بتن برابر 14 ميليمتر است و حد اکثر فواصل ميلگرد در شبکه هاي کف نمي تواند از 12 برابر قطر بيشتر باشد. در مورد دو شبکه که روي هم قرار مي گيرند حد اقل فاصله ارتفاعي 12 برابر قطر ميلگرد است.12 سانتيمتر و آجدار 10 سانتيمتر و تعداد حداقل آنها 4 عدد است.


 


منبع:


عمران سرويس


 


 


 اصولاً دو روش کلي براي طراحي سقف کامپوزيت عرشه فولادي ( متال دک ) وجود دارد که با توجه به شرايط پروژه طراح يکي از روشهاي فوق را جهت طراحي سقف هاي کامپوزيت عرشه فولادي     ( Metal Deck ) انتخاب مي کند که در ادامه توضيحات به شرح هر دو روش طراحي و اجراي سقف پرداخته مي شود .


 


الف) ورق فولادي ذوزنقه اي به عنوان قالب ماندگار (Permanent Shuttering)



در اين روش طراحي، از قابليت مقاومت کششي ورق فولادي ذوزنقه اي در مقطع صرف‌نظر مي‌کنند، به عبارت ديگر به ورق فولادي ذوزنقه اي به عنوان يک قالب نگاه مي‌کنند که مي‌بايست قادر به تحمل بارهاي زنده (ابزار و نفرات) موجود تا مرحله بتن‌ريزي همچنين وزن بتن خيس و خشک باشد که البته پس از گيرش بتن نيازي به دکفراژ ندارد و تا پايان عمر ساختمان باقي خواهد ماند. در اين حالت در واقع از عملکرد (Contribution) سازه‌اي ورق فولادي ذوزنقه اي چشم‌پوشي شده و سقف کلمپوزيت عرشه فولادي ( Metal Deck ) به عنوان يک دال بتني مسلح در نظر گرفته مي‌شود اين نحوه طراحي، موجب مي‌شود مقدار آرماتور محاسباتي مقطع بيشتر شود چرا که مي‌بايست به جاي ورق فولادي ذوزنقه اي نيز در تحمل کشش مقطع شرکت نمايند. طراحان در اين حالت، معمولاً اين آرماتورهاي کششي را درکف کنگره‌هاي ورق ها قرار داده و آنها را آرماتورهاي طولي (Longitudinal Reinforcement) مي‌نامند.


 


ب) ورق فولادي ذوزنقه اي به عنوان المان کششي (Tensile Component)


در اين روش ورق فولادي ذوزنقه اي به عنوان المان کششي مقطع در نظر گرفته مي‌شود و مقطع حاصله به صورت مرکب (Composite) عمل مي‌کند در واقع در اين حالت درگيري بتن و ورق فولادي ذوزنقه اي به اندازه‌اي کافي است که در حين مقاومت در برابر لنگرها و برش‌هاي موجود با يکديگر عمل کرده و دچار لغزش نسبت به هم نمي‌شوند. طراحي با استفاده از اين فرضيات، اقتصادي‌ترين حالت سقف عرشه فولادي را نتيجه مي‌دهد چرا که موجب کاهش آرماتور محاسباتي مقطع خواهد شد. هرچند در نظر گرفتن درستي اين فرضيات منوط به داشتن اطلاعات دقيق از مشخصات هندسي ورق هاي ذوزنقه اي و رفتار مشترک (Interaction) بتن و ورق فولادي مي‌باشد.


 


روش سوم ديگري نيز وجود دارد؛ که طراحي براساس نتايج بدست آمده از يک سري آزمايش‌هاي استاندارد انجام مي‌پذيرد که اين امر مستم ساخت نمونه‌هايي با دقت بالا و سپس انجام آزمايش‌هاي مذکور با شويه و الگوريتم خاص خود و در نهايت گرفتن خروجي‌هاي قابل استفاده از آنهاست.


 


اامات مبحث دهم مقررات ملي ساختمان در مورد سقف  مرکب با عرشه فولادي (متال دک ) :


• حداکثر ارتفاع ورق فولادي ذوزنقه اي برابر با 75 ميليمتر باشد



•عرض متوسط کنگره هاي پر شده با بتن نبايد از 50 ميليمتر کمتر باشد .



• دال بتني بايد به تير يا شاهتير فولادي با استفاده از گلميخهاي برشگير با قطر 20 ميليمتر يا کمتر متصل شود گلميخ ها را مي توان از روي ورق فولادي ذوزنقه اي و يا مستقيما به عضو فولادي جوش نمود در هر حال گلميخ بايد روي بال ذوب شود .
• قطر گلميخ هاي برشگير بايد mm 20 يا کمتر بوده و حداقل ارتفاع آن ها بعد از نصب که از بالاي ورق ذوزنقه اي اندازه گيري مي شود ، نبايد کمتر از mm 40 باشد .



• ضخامت دال بتني در بالاي کنگره ورق ذوزنقه اي نبايد از 50 ميليمتر کمتر باشد .



• گلميخ هاي برشگير را مي توان از روي ورق فولادي ذوزنقه اي و يا مستقيما به عضو فولادي جوش نمود . در هر حال بايد گلميخ ها روي بال ذوب شود .



• فواصل گلميخ هاي برشگير در امتداد تير تکيه گاهي نبايد از 900 ميليمتر نمايد .



• تمامي المان هاي فولادي که به صورت مختلط طراحي شده اند مي بايست در فواصلي کمتر از 400 ميليمتر مهار شوند .
• براي مقابله با نيروي برکنش ورق ذوزنقه اي فولادي بايد به تمام تيرها يا شاهتيرهاي فولادي که به صورت مقطع مختلط طراحي مي شوند . در فواصلي نه بيشتر از 300 ميلي متر مهار شوند . اين مهارها مي تواند گلميخهاي برشگير ، ترکيبي از گلميخهاي برشگير و جوش هاي نقطه اي و يا هر وسيله طرح شده توسط طراح باشد .


 


در طراحي سقف کامپوزيت عرشه فولادي ( Metal Deck ) از آئين نامه هاي مختلفي استفاده مي شود که آئين نامه ها و استانداردهاي ساخت و طراحي عبارتند از :


AISI , AISC , ASCE , ACI , SDI , BS5950 , EN 10326 , BS 4449 , ASTM A108 , ANSI AWS



 


منبع:


عمران گستر تمدن


دال بتني نوعي سقف است که به صورت يکپارچه از مصالحي مانند بتن و فولاد ساخته ميشود. از اين دال در ساخت انواع سازه با کاربردهاي متفاوت و ساخت عرشه انواع پل و کف سازي ها استفاده ميشود و اجزاي تشکيل دهنده آن ميلگرد و بتن هستند. سقف دال بتني بيشتر در سقف طبقات مورد استفاده قرار ميگيرد و ضخامت آن بين 10 تا 50 سانتي متر است. دال هايي که ضخامت کمتري دارند به عنوان سنگ فرش مورد استفاده قرار ميگيرند.


ساخت دال بتني


دال بتني يا در محل پروژه و يا به صورت پيش ساخته آماده ميشود. نحوه آماده سازي آن در محل پروژه توسط قالب هايي که خمير بتن در آنها ريخته ميشود صورت ميگيرد. قبل از بتن ريزي يکسري ميلگردهاي تقويتي در قالب قرار داده شده و توسط وسايل پلاستيکي نگه داشته ميشوند. اين کار باعث ميشود ميلگردها به طور کامل توسط بتن پوشش داده شوند. قالب هايي که در دال بتني استفاده ميشوند از جنس صفحات پلاستيکي, فولادي و يا چوب هستند. براي ساخت پروژه هايي که کيفيت کار در آنها از اهميت بالايي برخوردار است قالب هاي فولادي و پلاستيکي مورد استفاده قرار ميگيرد. در بعضي مکان ها نيز مانند دال هاي کف ساختمان که با ديوارهاي پي و يا آجر احاطه شده اند نيازي به استفاده از قالب نيست زيرا ديوارها به عنوان کناره هاي سيني قالب عمل ميکنند. برخلاف دال بتني که در محل پروژه ساخته ميشود دال بتني پيش ساخته در کارخانه توليد شده و به محل اجراي پروژه منتقل ميشود. تکيه گاه دال در سازه بايد ابعاد دقيقي داشته باشد تا دال هاي پيش ساخته به صورت صحيح در جاي خود نصب شوند.


انواع دال بتني


سقف دال بتني در انواع زير اجرا مي شود:


دال بتني يک طرفه


در صورتي که نسبت دهانه بزرگ تر به دهانه کوچک تر بيشتر از 2 باشد و دال بر روي دو لبه مقابل قرار گيرد، از نوع يک طرفه خواهد بود. در اين دال انتقال بارهاي وارده در جهت طولي مي باشد. اگر تکيه گاه هايي دال را در چهار ضلع آن پشتيباني کنند، اين دال نيز يک طرفه است. در هر دو حالت تنها در راستاي دهانه هاي کوچکتر، آرماتورها بايد نصب شوند.


دال بتني دو طرفه


اگر نسبت دهانه بزرگ تر دال نسبت به دهانه کوچکتر آن از 2 کمتر باشد و دال به واسطه تکيه گاه در چهار ضلع خود پشتيباني گردد مي توان گفت از نوع دو طرفه خواهد بود. در اين دال، آرماتورهاي اصلي بايد در هر دو جهت اجرا شوند زيرا نيرو هم در راستاي طولي و هم عرضي منتقل مي شود.


نکات مهم در هنگام پرداخت و عمل آوري دال بتني



  • براي پرداخت دال بتني بايد نيروي انساني کافي استفاده شود تا پرداخت و عمل آوري دال بتني با توجه به دماي بتن و تاثير شرايط آب و هوايي در گيرش آن به طرز صحيحي انجام شود.

  • زميني که قرار است بر روي آن دال اجرا شود بايد داراي ظرفيت باربري يکنواخت بوده و به صورت درست زهکشي شده باشد.

  • قبل از بتن ريزي سطح زمين بايد با آب مرطوب شود اما وقتي عمليات بتن ريزي شروع ميشود سطح مورد نظر بايد خشک باشد.

  • بتن نبايد درون قالب ها سريع تر از حدي ريخته شود که نتوان آن را پهن نمود و تراز کرد يا شمشه کشيد. به همين منظور قبل از عمليات تراز کردن, بتن نبايد در سطح وسيعي پخش شود و قبل از شمشه کشي نيز نبايد سطح وسيعي از بتن تراز شود و يا آب ناشي از آب انداختن بر روي سطح جمع شود.

  • قالب هاي کناري و جدا کننده مياني بايد به اندازه کافي محکم باشند تا قابليت تحمل وسايل تراز کننده ارتعاشي و مکانيکي را داشته باشند. اين قالب ها بايد با دقت به صورت محکم با توجه به بالا رفتگي هاي سطحي پرداختي و مسيرهاي هم تراز قرار داده شوند.


دال بتني به روش هاي گوناگون مورد پرداخت قرار ميگيرد:


تراز کردن دال بتني


تراز نمودن به معناي پاک کردن بتن اضافي از سطح رويي به منظور دستيابي به تراز مناسب است.


T کشي يا شمشه کشي


در اين روش از يک T يا شمشه براي از بين بردن پستي و بلندي هاي سطح و همچنين براي فرو بردن دانه هاي درشت به داخل دال هاي بتن استفاده ميشود. اين روش بعد از عمليات تراز کردن انجام ميشود.


لبه کشي و درزکشي


لبه کشي در طول تمام درزهاي جدا کننده در دال هاي بتني بيروني و در کف هايي مانند ماشين روها و پياده روها ضروري است. لبه کشي باعث متراکم شدن دال بتني مجاور قالب ميشود که اين امر استحکام دال بتني را در برابر پوسيدگي و خرد شدگي بالا ميبرد.


تخته مالي


بعد از اتمام لبه کشي و درز کشي, سطح بتن بايد توسط ماله هاي تخته اي يا في و يا ماله هاي برقي صاف و يکنواخت شود.


ماله کشي


ماله کشي براي ايجاد يک سطح صاف و متراکم انجام ميشود. ماله کشي في بعد از تخته مالي بايد انجام شود.


جاروکشي


بعد از سفت شدن دال بتني براي ايجاد سطحي بادوام در برابر لغزش از جاروکشي استفاده ميشود. براي انجام اين روش سطح بايد به حدي سخت و مقاوم باشد که توانايي نگهداري خطوط منقوش را داشته باشد.


مزاياي سقف دال بتني


از جمله مزاياي اين نوع سقف بتني مي توان به موارد زير اشاره نمود:



  • اجراي آن به ميزان قابل توجه منجر به صرفه جويي در مصرف مصالحي نظير سيمان، آب، فولاد، سنگدانه ها و … خواهد شد.

  • اين سقف در برابر آتش و حرارت بسيار مقاوم است.

  • طول عمر آن بالاست، در نتيجه ساختمان سال ها عمر مي کند.

  • سرعت اجراي سقف دال بتني بالاست.

  • رفتار اين سقف در برابر نيروهاي برشي بالا مناسب است، در نتيجه در برابر زمين لرزه نسبت به سازه هاي ديگر مستحکم تر مي باشد.

  • نوعي عايق صوتي به شمار مي آيد.

  • با انتخاب سقف دال مي توان در هزينه هاي حمل و نقل صرفه جويي نمود.

  • خزش آن قابل قبول بوده و مقاومت برشي و خمشي آن بالا مي باشد.


معايب سقف دال



  • استفاده از آن در ساختمان هاي اسکلت فولادي توصيه نمي شود.

  • اجراي اين سقف ممکن است با مشکلات بسياري مواجه شود.

  • وزن اين سقف نسبت به ساير سقف ها بالاتر است.

  • مقاومت کششي دال بتني پايين مي باشد.


 


منبع:


ساختمانچي


امروز قرار است به شما آموزش دهم که چگونه بارگذاري سقف را انجام دهيد. البته اينکه به شما فرمول بدهم نيست. بايد بدانيد که من تنها راه حل را به شما خواهم داد. تنها يک مدل را به صورت کامل به شما خواهم داد و اين شما هستيد که بايد بارگذاري مابقي سقف ها را ياد بگيريد.


بارگذاري سقف تيرچه بلوک بام


در اينجا تنها يک مورد از 16 حالتي که براي سقف تيرچه بلوک پيش مي آيد را بيان کرده ايم براي مشاهده بقيه موارد بارگذاري سقف به سايت سبزسازه مراجعه کنيد
در سقف هاي تيرچه بلوک معمولا از روش بتن صفر استفاده مي کنند. به اين معني که به سقف بتن با وزن مخصوص صفر اختصاص مي دهند. با اينکار لازم است محاسب وزن سقف تيرچه بلوک را به طور دستي محاسبه کند. اما در سقف هاي دال و کامپوزيت معمولا به نرم افزار اين اجازه را مي دهيم تا وزن سقف را به طور خودکار محاسبه کند.


 


 


دتايل بارگذاري سقف تيرچه بلوک


 


 






































































جزئيات سقف تيرچه‌بلوک


 


ضخامت

 


(m)


وزن واحد حجم

 


(Kg/m3)


وزن واحد سطح

 


(Kg/m2)



موزاييک سيماني


0.02225045

ملات ماسه و سيمان



0.03


210063
ايزوگام

__



__


5
فوم بتن0.10600

60



بتن رويه سقف


0.052500125
تيرچه دوبل بتني____

جداگانه اضافه مي‌شود


بلوک____

جداگانه اضافه مي‌شود



ملات گچ‌وخاک


0.02160032

ملات گچ


0.011300

13


مجموع (بدون محاسبه وزن تيرچه و بلوک)

343(Kg/m2)



 





































جزئيات تيرچه دوبل و بلوک بتني


تعداد

 


(m2)


وزن هر بلوک

 


(Kg)


وزن واحد سطح

 


(Kg/m2)



بلوک بتني (ارتفاع 25 و عرض 40 سانتي)


9÷1.20=7.51397

تيرچه بتني


تعداد تيرچه در 120 سانت4÷1.20=3.3وزن واحد حجم

 


(Kg/m3)


2500


 

 


208



ارتفاع تيرچه



0.25



ضخامت جان تيرچه



0.10


مجموع (با محاسبه وزن تيرچه دوبل و بلوک بتني) عدد نهايي=650

305+343=648






































جزئيات تيرچه دوبل و بلوک پوکه‌اي


تعداد

 


(m2)


وزن هر بلوک

 


(Kg)


وزن واحد سطح

 


(Kg/m2)



بلوک پوکه‌اي (ارتفاع 25 و عرض 40 سانتي)


9÷1.20=7.5860
 

 


تيرچه بتني


تعداد تيرچه در 120 سانت4÷1.20=3.3وزن واحد حجم

 


(Kg/m3)


2500



208



ارتفاع تيرچه


0.25
ضخامت جان تيرچه

0.10


مجموع (با محاسبه وزن تيرچه دوبل و بلوک پوکه‌اي) عدد نهايي=610

268+343=6611






































جزئيات تيرچه دوبل و بلوک پلي استايرن


تعداد

 


(m2)


وزن هر بلوک

 


(Kg)


وزن واحد سطح

 


(Kg/m2)



بلوک پلي استايرن (ارتفاع 25 و عرض 50 سانتي)


111
 

 


تيرچه بتني



تعداد تيرچه در 140 سانت



4÷1.40=2.85



وزن واحد حجم


(Kg/m3)


2500


 

 


178



ارتفاع تيرچه



0.25


ضخامت جان تيرچه

0.10


مجموع (با محاسبه وزن تيرچه دوبل و بلوک پلي استايرن) عدد نهايي=520

179+343=522



 


 


منبع:
سبزسازه


ديوار عبارتست از يک ساختار ممتد، يکپارچه، محکم و استوار که از جنس آجر، سنگ، بتن، چوب يا ف و غيره است. ضخامت ديوار در مقايسه با طول و ارتفاع نازک بوده و معمولًا به عنوان مجزا کننده فضاها از يکديگر به صورت اجزا يا اتاق ها عمل مي کند يا به عنوان محافظ يک فضا است. علاوه بر اين، ساختار هاي عمودي، انتقال دهنده بار ساختمان به زمين هستند.


 


ديوار چيست


 


تقسيم بندي ديوارها


از نظر تفکيک مشخصات عملکردي :


1?ديوارهاي داخلي   2?ديوارهاي خارجي


 


تفکيک مشخصات سازه اي :


1?ديوار باربر   2?ديوار غير باربر


 


بر حسب تحمل فشار :


1?ديوارهاي خارجي حامل يا تحمل کننده بار


2?ديوارهاي خارجي غير حامل


3?ديوارهاي داخلي حامل


4?ديوار داخلي غير حامل


 


انواع ديوار بر اساس مصالح ساخت :


ديوارهاي گلي


ديوارهاي بتني


ديوار خاکي متراکم شده


ديوار ديافراگمي


ديوار با شمع هاي صفحه اي


ديوار پيش ساخته


ديوار آجري


پانل 3 بعدي


 


ديوارهاي باربر


ديوارهايي که براي مقاومت در برابر اثر توام نيروي محوري ولنگرخمشي  و  تنش برشي ناشي از بارهاي قائم و بار زله واقع در ميان صفحه  آنها طراحي ميشوند.


1- ديوارهاي حائل
2- ديوارهاي برشي
3- ديوارهاي بنايي


 


د?وار حمال :


در علم سازه اي به ديواري گويند که بخش قابل توجهي از وزن بنا را به دوش مي کشد به طوري که برداشتن آن به سادگي ميسر نيست اگر چه جاي بدي قرار گرفته باشد دلگير باشد و نفس ساختمان را بريده باشد راه هاي اصلي و اساسي را قطع کرده باشد.


اگر 4 ستون ساختمان ضعيف باشد به عنوان ستون پنجم عمل مي کند.


گاهي اوقات از ميان برداشتن يه حمال !! از ريختن و دوباره ساختن بنا پرهزينه تر است پس بعضي از کارفرمايان را ترغيب به تحمل حمال ميکند.


 


نکات اجرايي ديوارهاي باربر:


ديوارهاي باربر بايد به طور يکنواخت در دو جهت عمود بر هم توزيع شوند .ھمچنين از نظر مقدار سطح مقطع و مقاومت براي مقابله با نيروهاي قائم و نيروهاي جانبي زله کافي باشند .ديوارها بايد در کف و سقف محکم شوند.براي رفتار مناسب سازه اي، ديوارها بايد مشخصات زير را دارا باشند:


1-کليه ديوارهاي پيراموني ( باربر و يا غير باربر)بايد 35 سانتيمتري باشند.


2- ضخامت ديوارهاي باربر آجري 35 سانتيمتر (طول يک و نيم آجر) ، در نظر گرفته ميشود.


3- حداکثر طول آزاد ديوار باربر بين دو پشت بند نبايد از 6متر بيشتر باشد .مقصود از پشت بند، ديواري است که در امتداد ديگري با ديوار باربر تلاقي مي نمايد.ديواري به عنوان پشت بند تلقي مي شود که ضخامت آن حداقل 20سانتيمتر و طول آن با احتساب ضخامت ديوار باربر حداقل برابر بزرگترين دهانه طرفين پشت بند باشد .


کلاف قائم نيز ميتواند به عنوان پشتبند محسوب شود.


ديوارهاي باربر هرگز براي داشتن محل دودکش و هواکش بريده نشوند.


 


ديوارهاي غير باربر:


ديوار جداگر داخلي


ديوار بيروني (نما)


ديوار جانپناه


 


منبع:


تخريب سازه


 


کف ستون چيست؟


صفحه ستون چيست؟


صفحه ستون محل اتصال ستون هاي اسکلت به بتن هست. بار ساختمان ها از طريق ستون به پي مي رسد. انتقال بار به پي توسط صفحه ستون يا بيس پليت انجام مي گيرد که طراحي صفحه ستون موارد خاص خود را دارد اما صفحه ستون اصولا دو وظيفه دارد:


وظيفه اول صفحه ستون افزايش سطح تماس ستون و پي مي باشد.


وظيفه دوم صفحه ستون توزيع نيرو هاي ستون در حد قابل تحمل براي پي مي باشد.


 


نصب کف ستون


صفحه ستون بايد در مکان دقيق و معيني قرار بگيرد. براي تعيين مکان صفحه ستون بايد از تراز هاي آکس و ريسمان کشي استفاده کنيم. پس از آکس بندي و ريسمان کشي،مکان هايي هستند که ريسمان ها با يکديگر تقاطع دارند؛ اين تقاطع ها بايد نود درجه باشند و گرنه شما اشتباه آکس بندي کرده ايد. مکان هايي که ريسمان ها با يکديگر تقاطع نود درجه دارند محل انتقال وزن ساختمان به پي محسوب مي شود. يعني نقطه ي تقاطع ريسمان ها دقيقا بر روي وسط مکان نصب صفحه ستون قرار مي گيرد.


اگر مکان نصب بيس پليت اشتباه مشخص شود سقف در مکان اشتباهي قرار ميگيرد و انتقال وزن ساختمان به پي توازن خود را از دست مي دهد.اتصال صفحه ستون با استفاده از ميله مهار(bolt)صورت مي گيرد.اندازه ي بولت بايد از قبل محاسبه شود.حد اقل قطر بولت ها نمره بيست است و حد اقل در هر طرف صفحه ستون دو بولت قرار مي گيرد.انتهاي بولت ها را خم مي کنند که يک حالت چنگک مانند بگيرد.پيچ هاي بولت بهتر از گريس کاري شوند که توسط بتن آلوده نگردند و در مرحله ي هواگيري که بايد صفحه را از بتن جدا کرد به مشکل نخوريم.


 


منبع:


تبيان


پيش از نقشه خواني ساختمان بايد بدانيد که هر نقشه داراي يک کادر است که اطلاعاتي مانند نام مالک، شماره پرونده، پلاک ثبتي، مساحت طبق سند، نام مهندس طراح و … را در برمي‌گيرد. شما بايد اين مشخصات را با مشخصاتي که در پروانه ساختماني آمده تطبيق دهيد. همچنين نقشه بايد داراي مهر دفتر خدمات شهرداري و مهر مهندس طراح باشد. اگر در مشاغل نظارتي هستيد و اقدام به نقشه خواني مي‌کنيد بايد به دقيق بودن اطلاعات و مهرهاي مربوطه توجه کنيد. زيرا ممکن است پيمانکار نقشه دلخواه خود را به جاي نقشه تاييدشده به شما نشان دهد.


توضيحات فني


در اين قسمت توضيحات فني و عمومي بيان مي‌شود؛ مواردي مانند مشخصات مقاومتي بتن فونداسيون و ساير اعضاي سازه‌اي. شما مي‌توانيد نتايج تست بتن و همچنين فايل محاسباتي ساختمان را با اطلاعات موجود در نقشه مقايسه کنيد. اگر نياز به استفاده از مصالح خاص با وزن خاصي باشد، بايد در اين قسمت ذکر شود.


سازه نگهبان


در اين قسمت از نقشه که در نقشه خواني اهميت ويژه‌اي دارد، توضيحات مربوط به اجراي سازه نگهبان ذکر مي‌شود. سازه نگهبان يکي از مهمترين بخش‌هاي هر ساختمان است و بايد براي هر نقشه و ساختماني به صورت منحصر به فرد طراحي شود. پايدار کردن گود و اجراي سازه نگهبان کار بسيار حساسي است و نياز به آشنايي با جنس خاک و نحوه عملکرد آن دارد. در اين قسمت توضيحاتي درباره نوع خاک و روش پايدارسازي آن نيز بيان مي‌شود.


شايد با توجه به شرايط پروژه، نياز باشد تغييراتي در نقشه اجرايي بدهيد. هر گونه تغييري بايد پس از هماهنگي با طراح صورت گيرد.


پلان فوندانسيون، آکس‌بندي، صفحه ستون


پلان‌هاي رسم‌شده در نقشه‌ها معمولا اسکيل (Scale) هستند. با کمک اين پلان‌ها مي‌توان موارد زير را انجام داد:



  • به دست آوردن ابعاد و عمق خواسته‌شده براي کندن پِي

  • مشخص کردن نوارهاي فونداسيون، گلداني‌ها و محل آسانسور

  • پياده‌سازي آکس ستون ها


ميلگردهاي طولي و عرضي و فواصل آن‌ها، ابعاد و تيپ‌بندي صفحه ستون‌ها (در نقشه ساختمان في) برش و جزئيات اجرايي چاله آسانسور، مشخصات بولت‌ها و … از ديگر اطلاعات اين صفحه است.


پلان تيرريزي و برش تيرها


اين بخش از قسمت‌هاي مهم و پرحجم نقشه‌ها است که اطلاعات زير را در اختيار شما قرار مي‌دهد:



  • محل رمپ‌ها، تير‌ها و دال‌هاي هر طبقه

  • جهت و نوع تيرچه‌ها (تک يا دوبل) يا نوع سقف

  • محل کلاف‌هاي عرضي، برش و مقطع تيرها و تيپ بندي آن‌‌ها

  • گيرداري يا مفصلي بودن اتصالات (در پلان في)


برش ستون‌ها


در اين صفحه موارد زير مشخص مي‌شوند:



  • مقطع ستون و برش طولي آن‌ها

  • تيپ‌بندي ستون‌ها

  • تراز طبقات و محل وصله ستون

  • تعداد و اندازه ميلگردها در ستون‌هاي بتني


صفحه نمايش قاب‌ها (بادبند، ديوار حائل و ديوار برشي )


در اين بخش اطلاعات زير بيان مي‌شود:



  • تيپ بادبند‌ها، مقاطع و جزئيات اتصالات آن‌ها


اتصالات شامل ورق‌هاي گوشه و گاست پليت مي‌شوند. (گاست پليت ورق مياني محل تقاطع دو بادبند است.)



  • ديوار برشي، ميلگردهاي قائم و افقي و فواصل و سنجاق‌هاي آن‌ها


در ساختمان هاي في داراي ديوار برشي، روي ستون‌هاي دو طرف ديوار، برش‌گير اجرا مي‌شود.


اتصالات


در اين بخش جزئيات مربوط به اتصالات يک سازه بيان مي‌شود. مواردي مانند اتصالات تير به ستون، اتصالات تير به تير، وصله ستون‌ها و … تنوع و اهميت اين اتصالات در مورد سازه‌هاي في بيشتر است. انواع اتصالات به شرح زير است:



  • گيردار

  • نيمه‌گيردار

  • مفصلي


اتصالات گيردار بيشتر در سازه‌هاي بتني استفاده مي‌شوند.


جزئيات (Details)


ديتيل‌ها يا جزييات اجرايي، بسته به نوع و اجزاي ساختمان متغير هستند. مهمترين قسمت در ديتيل‌ها اتصالات است. معمولا در نقشه‌هاي فاز دو، ارائه جزئيات دقيق اتصالات ضروري است و در نقشه‌هاي فاز يک، ابعاد را براساس تيپ‌بندي در قالب يک جدول ارائه مي‌دهند. از ديگر موارد مهم اين بخش، جزئيات اجرايي سقف است.


به خاطر داشته باشيد که مهمترين عامل براي کسب مهارت و سرعت در نقشه خواني تمرين و تکرار است. هر روز نقشه يک ساختمان را به دقت بررسي و اطلاعات آن را مطالعه کنيد. سپس نقشه‌ها را با يکديگر مقايسه کنيد. پس از مدتي مهارت نقشه خواني را به دست مي‌آوريد و مي‌توانيد نقشه‌هاي خوب و باکيفيت را از نقشه‌هاي بي‌کيفيت تميز دهيد.


 


 


منبع:


ساختمان آنلاين


درز انقطاع چيست و چه کارکردي دارد؟


در اجراي عمليات ساختماني نکات فني زيادي بايد رعايت شوند که اين نکات در قالب مجموعه دستورالعمل‌هايي شکل قانوني به خود گرفته اند و پيمانکاران پروژه‌ها مم به اجراي آن‌ها هستند. رعايت اين نکات فني به منظور افزايش ضريب ايمني ساختمان‌ها و بهبود استفاده از آن‌ها صورت مي‌گيرد. يکي از نکات فني مهم در اين راستا رعايت فاصله‌هايي است که در اصطلاح از آن‌ها با عنوان «درز» ياد مي‌شود. اين فاصله‌ها با اهداف متفاوت و در بخش‌هاي مختلف ساختمان طراحي و ايجاد مي‌شود که هرکدام کارکردهاي خاص خود را دارند. يکي از انواع درزهاي ساختمان درز انقطاع است که وجود آن، براي پيشگيري از حوادث احتمالي مانند زله بسيار ضروري است. ما در اين مقاله قصد داريم ضمن توضيح انواع درزها، به صورت مفصل به درز انقطاع بپردازيم و نکات مهم در رابطه با آن را توضيح دهيم.


درز ساختمان چيست؟


درز انقطاع چيست؟


به طور کلي به فضاي خالي که در برخي قسمت‌هاي ساختمان تعبيه مي‌شود درز گفته مي‌شود. درزهاي ساختمان انواع متفاوتي دارند و هدف کلي از ايجاد آن‌ها افزايش ضريب ايمني ساختمان است. انواع مختلف درزها با اهداف متفاوتي طراحي و اعمال مي‌شوند که با وجود آن‌ها خطرات احتمالي براي ساختمان تا حد قابل ملاحظه‌اي کاهش پيدا کرده و از بروز حوادث، پيشگيري به عمل مي‌آيد.


انواع درزهاي ساختمان 


مهم‌ترين درزهايي که در ساخت ساختمان‌ها مورد توجه قرار مي‌گيرند عبارتند از: درز انقطاع، درز انبساط، درز کنترل (جمع شدگي)، درز اجرايي. هرکدام از اين درزها کاربردهاي خاص خود را دارند که در ابتدا به طور مفصل به درز انقطاع پرداخته و در پايان مقاله نيز به طور مختصر درباره درزهاي ديگر توضيحاتي را ارائه خواهيم داد.


 درز انقطاع ساختمان چيست؟


درز انقطاع به درزي گفته مي‌شود که بين سازه‌هاي دو ساختمان قرار مي‌گيرد. در حقيقت درز انقطاع نوعي فضاي خالي است که در بين دو ساختمان قرار مي‌گيرد تا اثرات ناشي از تنش‌ها و ضربه‌ها را خنثي کند. وجود اين فضا به خصوص در هنگامي که زله رخ مي‌دهد، براي از بين بردن عواقب احتمالي بسيار مؤثر بوده و از خسارات مالي و جاني و خرابي‌هاي ساختماني پيشگيري مي‌کند.


درز انقطاع چگونه ايجاد مي‌گردد؟


براي ايجاد درز انقطاع در بين دو ساختماني که در مجاورت يکديگر قرار دارند، بايد فضاي مورد نظر کاملاً خالي باشد و دو ساختمان هيچ‌گونه تماسي با هم نداشته باشند. به همين خاطر ميلگردهاي ساختمان‌ها در اين محل کاملاً قطع گرديده و اگر بتني هم وجود داشته باشد که باعث تماس دو ساختمان گردد، از ميان برداشته مي‌شود. بنابراين دو ساختمان بدين طريق کاملاً از هم جدا مي‌شوند. به منظور مقابله با اثرات وزش باد و همچنين پيشگيري از عواقب بروز زله، حداقل فاصله بين بتن‌ها رعايت مي‌گردد. نکته ديگري که وجود درز انقطاع را به يک ضرورت تبديل مي‌کند، نشست‌هاي احتمالي ساختمان است؛ بنابراين اگر اين فاصله وجود نداشته باشد، هرگونه نشستي در يک ساختمان مي‌تواند به ساختمان مجاور نيز آسيب برساند.


درز انقطاع چگونه پوشانده مي‌شود؟


شايد کمتر پيش آمده باشد که مشاهده کرده باشيم بين دو ساختمان فاصله يا همان درز انقطاع وجود دارد؛ در بيشتر موارد ظاهر ساختمان‌ها به‌گونه‌اي است که انگار به يکديگر متصل هستند؛ در واقع از نظر ظاهري اين‌طور به نظر مي‌رسد که هيچ‌گونه فاصله‌اي بين ساختمان‌ها نيست، اما حقيقت آن است که نبود فاصله، تنها در ظاهر کار ديده مي‌شود و در اصل فاصله بين ساختمان‌ها پوشانده شده است. بنابراين بايد بين دو عبارت «پوشاندن» و «پر کردن» تمايز قائل شد. مقصود از پوشاندن درز آن نيست که آن را با مصالح يا بتن پر کنيم؛ بلکه تنها بر حفظ ظاهر و پوشاندن فضاي خالي دلالت دارد. اگر فضاي خالي پوشانده نشود، ممکن است مشکلاتي از قبيل لانه سازي پرندگان، تجمع زباله و مواردي از اين قبيل پيش آيد. به همين خاطر با استفاده از قالب بندي و با مصالح سبکي مانند يونوليت اين فضاي خالي پوشانده مي‌شود. استفاده از يونوليت ضمن پر کردن کاذب فضا، به عنوان عايق حرارتي و برودتي نيز عمل مي‌کند و اجازه نمي‌دهد که ديوارهاي واحدهاي مسي در مجاورت با فضاي خالي تبادل انرژي انجام دهند. البته به دليل آن که يونوليت ممکن است پس از مدتي دچار پوسيدگي شده و فرو بريزد، گاه از ورق گالوانيزه ضد زنگ يا انواع فات ديگر و يا حتي پلاستيک‌ها نيز استفاده مي‌شود. مي‌توان فضاي درز را با استفاده از مصالحي که چندان مقاومت بالايي ندارند، نيز پر کرد؛ اين مصالح بايد به‌گونه‌اي انتخاب شوند که در هنگام وقوع زله در اثر فشار و ضربه‌هاي وارده خرد شوند و انرژي وارده را خنثي کنند. معمولاً پيمانکاران براي پوشاندن درز راه حل‌هاي متنوعي را در پيش روي خود دارند که بتوان ضمن پوشاندن، زيبايي ظاهري ساختمان‌ها را حفظ نمود.


آيا همه ساختمان‌ها درز انقطاع دارند؟


در پاسخ به اين سؤال که آيا تمام ساختمان‌ها بايد داراي درز انقطاع باشند يا خير، بايد گفت که تنها ساختمان‌هايي مم به رعايت اين موضوع هستند که ارتفاعي بيشتر از 12 متر داشته و يا حداقل 4 طبقه باشند. اين شرايط در آيين نامه 2800 و قانون مقررات ملي ساختمان منعکس شده است؛ اين قانون وجود درز انقطاع در اين ساختمان‌ها را به منظور جلوگيري از برخورد دو سازه به هم و پيشگيري از اثرات اضافي تحميل سازه‌ها و خسارات ناشي از آن‌ها ضروري دانسته است.


اندازه درز انقطاع چقدر است؟


حال که توضيحات لازم را درباره معرفي و کارکردهاي درز ساختمان داديم، نوبت به آن مي‌رسد که ببينيم اندازه اين درز چه مقدار بايد باشد؟ مفهوم اين سؤال آن است که دو ساختمان بايد چه ميزان از يکديگر فاصله داشته باشند. بايد گفت که حداقل فاصله در ايجاد درز انقطاع در تراز هر طبقه يک صدم ارتفاع آن طبقه از نقطه شالوده ساختمان در نظر گرفته مي‌شود.


آيا وجود درز انقطاع از نظر قانوني اامي است؟


درز انقطاع ساختمان


بايد اين نکته را ذکر کرد که بر اساس قانون، کليه پيمانکاران موظف هستند که در صورت ساخت ساختمان‌هايي با شرايط ذکر شده در بالا که نياز به درز پيدا مي‌کنند، اين مسئله را رعايت کنند؛ در غير اين صورت محکوميت‌هاي قضايي و انتظامي شامل مهندسان ناظر پروژه خواهد شد. اصلي‌ترين مرجع قانوني براي موارد مربوط به درز انقطاع، قانون مقررات ملي ساختمان و آيين نامه 2800 است که در آن جزييات و شرايط درز آورده شده است. در حال حاضر پرونده‌هاي زيادي در مراجع قضايي و شهرداري‌ها وجود دارد که با موضوع عدم رعايت درز تشکيل شده‌اند؛ از آنجايي که عدم رعايت درز انقطاع از سوي يک ساختمان، ايمني ساختمان‌هاي ديگر را هم به خطر مي‌اندازد، لذا ساکنان مجتمع‌هاي ديگر حق شکايت دارند. لازم به ذکر است که مرجع ناظر به اين موضوع شهرداري‌ها و نظام مهندسي کشور هستند. در صورتي که درز انقطاع رعايت نگردد و مهندس ناظر پروژه اين موضوع را به اطلاع مراجع مربوطه برساند، پروانه ساختمان تا رسيدگي به اين مشکل صادر نخواهد شد.


 


منبع:


ساختمان هوشمند جستجو ملک




چاه آسانسور



فضايي است که ريل و برخي از تجهيزات آسانسور در آن نصب مي شوند و کابين و وزنه تعادل در اين مکان حرکت مي کنند را چاه آسانسور مي نامند بطوريکه اين چاه با ديواره ها، ديواره هاي اضطراري، دربهاي طبقات و دربها محصور مي شود.


چاه آسانسور و طريقه حفر آن


چاهک (Pit)



اين ارتفاع را با P نشان مي‌دهيم . چاهک در چاه آسانسور به جهت تامين فضاي جان پناه براي سرويسکار آسانسور و نصب برخي تجهيزات از قبيل ضربه گير يا بافر و. تعبيه مي گردد.

چاهک آسانسور


بالاسري (Overhead)



اين ارتفاع را با OH نشان مي‌دهيم. فاصله کف بالاترين توقف تا زير سقف چاه آسانسور بالاسري يا overhead نام دارد. اين فضا نيز به عنوان جان پناه براي تکنسين آسانسور و يا بازرس در هنگامي که کابين آسانسور در بالاترين حد ممکن خود در چاه قرار مي‌گيرد تعبيه مي‌گردد .

بالاسري و اورهد آسانسور

مراحل حفر و ايجاد چاه ( چاله ) آسانسور به قرار زير مي باشد :



1: آماده سازي کف چاله آسانسور



جهت نصب آسانسور ارتفاع مورد نياز از کف چاله تا سطح کف سازي شده اولين توقف آسانسور قبل از بتون ريزي کف چاله حداقل بايد 190 cm باشد.

در زمان بتون ريزي کف چاله با عنايت به نقشه سکوهاي ضربه گير زير کابين و زير قاب وزنه تعادل 10cm بتون مگر و 30cm آرماتوربندي و بتون ريزي مي شود ارتفاع باقيمانده نبايد کمتر از 150cm  شود.

جهت اجراي سکوهاي ضربه گير طبق نقشه هاي اجراي آرماتورهاي انتظار جهت سکوهاي ضربه گير در فونداسيون مذکور پيش بيني مي شود.


2: همانطوريکه در مرحله 1 اشاره شده با توجه به شرايط ساختمان و نوع آسانسور طرح اجرايي بتون ريزي کف چاهک به شرح ذيل به کارفرما ارائه خواهد شد.



- بتون مگر 10 سانتيمتر

- بتون آرمه کف و آرماتور بندي 30 سانتيمتر 


3: ديوارکشي اطراف چاهک (در صورتيکه قبل از آهن کشي انجام نشده باشد)


الف ) سه طرف چاهک (سمت راست -  روبرو – سمت چپ) مي بايستي بوسيله ديوارکشي از کف تمام شده اولين توقف تا اطاقک موتورخانه بر روي پشت بام اجرا گردد. ممکن است ديوارکشي با يکي از روش هاي زير برحسب شرايط ساختمان انجام پذيرد:

ورق کشي: که به تناسب فضا از ورق هاي في _ يا پانل هاي گچي استفاده مي شود

رابتيس بندي: با استفاده از تورهاي في مخصوص و اندود کاري روي آن

آجر کشي

ب ) انجام اندود ديوار از طرف داخل چاهک بوسيله سيمان – يا خاک و گچ

آهن کشي ، شاسي کشي و ديوارکشي چاه آسانسور

توضيح:

اگر عمليات کلاف بندي آهن کشي در پشت ستونها و در داخل ديوار قرار مي گيرد مي بايستي در محل نصب براکت ها بر روي کلافهاي افقي فضاي خالي مناسب پيش بيني شود تا از تخريب بعدي جلوگيري شود.

جهت اجراي مناسب مورد فوق بر اساس نقشه هاي درب و ريل که توسط فروشنده آسانسور تهيه مي شود امکان پذير خواهد بود.

در اين مرحله اجراي روشنايي داخل چاهک طبق دستورالعمل مربوطه بايد انجام شود.

- عرض درب ورودي براي درب لولايي و اتوماتيک تلسکوپي





عرض درب ورودي براي درب لولايي و اتوماتيک تلسکوپي

- عرض درب ورودي براي درب تمام اتوماتيک سانترال



عرض درب ورودي براي درب تمام اتوماتيک سانترال


4: بتون ريزي سقف چاهك


بعد از اتمام عمليات نصب درب و ريل و صدور تأييديه عمليات توسط فروشنده آسانسور بايد طبق مشخصات فني محل نصب ريلها نسبت به اجراي قالب گذاري آرماتور بندي و بتون ريزي اقدام گردد.

زمان لازم جهت استحكام بتون حدود 15 روز مي باشد.


ضمناً مقدار نيروي وارده به سقف بتوني چاهك آسانسور (نيروي ديناميكي Dynamic ) بشرح زير مي باشد:



آسانسور 4 نفره حدود 3000 كيلوگرم

آسانسور 6 نفره حدود 3200 كيلوگرم

آسانسور 8 نفره حدود 3850 كيلوگرم

آسانسور 15 نفره حدود 6200 كيلوگرم


 


 


محل قرارگيري موتور آسانسور روي سکو



منبع:


هبلکس به يک نوع بتن متخلخل ميگويند که در ساختمانها قابل استفاده و کاربرد دارد.مقاومت فشاري بالا و وزن پايين ازمزاياي هبلکس است. لوله گذاري و سيمکشي ساختماني که در آن ازهبلکس استفاده شده به راحتي انجام ميپذيرد چون هبلکس به راحتي توسط اره برش خورده وميخ و پيچ به راحتي در ان فرو ميرود.مقاومت بالاي هبلکس در مقابل اتش بسيار مورد توجه قرار گرفته. عايق بسيار مناسب حرارت وصدا از محسنات هبلک است . با توجه به قانون جديد تصويب شده  که عايق بودن ساختمانها  را در نظر گرفته چنانچه از هبلکس براي ديوارها استفده گردد ،ديگر نياز به عايقکاري مجدد نيست.


 


هبلکس چيست


 


ويژگي‌هاي هبلکس


هبلکس ويژگي هاي بسيار زيادي دارد که پايين امدن زمان ساخت و ساز و صرفه جويي در هزينه ها را شامل ميشود 


وزن پايين هبلکس


يکي از بارزترين مزاياي هبلکس وزن پايين هبلکس نسبت به آجر و ساير مصالح ديوارچيني است. يک عدد هبلکس در ابعاد 20×25×60 به تعداد 46 اجر حجم دارد ولي وزن هبلکس حدود يک به 4  نسبت به اجر ميباشد


هبلکس مقاوم در برابر زله


سازه هاي سبک ساختماني در برابر زمين لرزه استحکام و مقاومت بيشتري از خود نشان ميدهند.اين نوع ساختمانها در مقابل فشارها و تنشهاي بيرون مقاومت بالا دارند.در سازه هايي که از هبلکس استفاده شده وزن ساختمان به مقدار قابل توجه اي پايين امده و مقاومت ساختمان را در مقابل زمين لرزه بالا ميبرد.


 


اجراي هبلکس


 


عايق حرارتي هبلکس


هبلکس به لحاظ ويژگيهاي که دارد داراي عايق گرما ،سرما و صدا ميباشد. قانونهاي جديد عايق بودن ساختمان باعث شده مهندسان و مالکان از هبلکس استفاده کنند تا احتياج به عايقي ديگري نباشد.


عايق اتش سوزي هبلکس


هبلکس حرارت را به کندي هدايت و انتقال ميدهد. استفاده از سليس در هبلکس باعث ميشود هبلکس نسوزد.انتقال اتش به قسمتهاي ديگر ساختماني که در آن از هبلکس استفاده شده به سختي انجام ميگيرد.جلوگيري از انتقال اتش از مزيتهاي مهم هبلکس است.


صرفه جويي در سرعت و هزينه ساخت و ساز


ابعاد بلوک هاي هبلکس بزرگتر از ديگر مصالح است.راحتي ديوار چيني با هبلکس به اندازه اي هست که حتي کارگر معمولي هم ميتواند ديوارچيني با هبلکس را انجام دهد.حمل هبلکس به خاط وزن پايين سرعت عمل کارگران را در انتقال بلوک هبلکس بالا ميبرد.شما درمقايسه با آجر هزينه کمتري را خواهيد پرداخت نمود چون هبلکس حتي ملات سيمان کمتري نياز دارد همه وهمه مويد اين است که هزينه تمام شده کارگري، انتقال، ديوار چني و مصرف ملات کمتر از مصالح قديمي تر خواهد بود.


 


منبع:


بسپار


 


ا سلام خدمت تمامي عزيزان و علاقمندان به معماري , در اين بخش از مطالب وب سايت معماري ايران به بررسي موضوع داغ و پر طرفدار آموزش نقشه خواني ساختمان مي پردازيم . علاوه بر موضوعاتي همچون نقشه کشي ساختمان با استفاده از روش هايي همچون روش دستي و يا نرم افزار هايي همچون اتوکد autocad علافمندان و محصلين رشته معماري بايد با عناوين و مباحث ديگري همچون طراحي پلان ساختمان و نقشه خواني ساختمان آشنا باشند تا بتوانند در ساخت يک سازه مشارکت قابل توجهي داشته باشند و با ارائه ايده هاي خود در هنگام طراحي نقشه و همچنين خواندن نقشه سازه بتوانند در نهايت طرح و سازه ي شگفت انگيز و بي نقصي بوجود اورند .


آموزش خواندن پلان ساختمان


در رابطه با آموزش خواندن پلان ساختمان بايد گفت که يک پلان يا همان نقشه مهم ترين بخش در ايجاد سازه ها را تشکيل ميدهد زيرا تمامي اطلاعات مورد نظر براي ساخت يک سازه معماري و يا سازه هاي عمران در پلان تهيه ميشود و مهندسين و ناظرين و عوامل اجرايي و همه و همه براي ساخت يک سازه نياز به پلان اوليه طراحي شده دارند . در يک پلان يا همان نقشه ساختمان تمامي اطلاعات براي ساخت سازه از قبيل اندازه سايت ( زمين سازه ) , مساحت , در و پنجره ها , فضا و اندازه اتاق ها و … وجود دارد از اين رو لازمه ايجاد يک سازه تهيه نقشه توسط طراحان و نقشه خواني توسط عوامل اجرايي سازه است . با ما باشيد تا در ادامه اين مقاله به بررسي موضوع خواندن نقشه ساختمان بپردازيم و بدانيم که يک پلان ساختمان حاوي چه اطلاعاتي است ؟ .براي اينکه مطالب و نقشه خواني را بهتر متوجه شويد بهتر است با معاني اصطلاحات بکار رفته در نقشه آشنا شويد :



  •  pantry : آبدار خانه

  •  living room : هال

  •  dining room : ناهار خوري

  •  porch : ايوان

  •  powder room : توالت يا دستشويي

  •  kitchen : آشپز خانه

  •  fire place : شومينه


منبع:


معماري 98


سختي سازه (stiffness)، سفتي، صلبيت، شقي يا صلابت که بعضاً به‌ اشتباه استحکام نيز ناميده مي­ شود، به معناي ميزان مقاومت يک جسم در برابر تغييرشکل است. به بيان ديگر سختي عبارت است از مع ميزان تغيير شکل يک جسم هنگامي‌که يک واحد نيرو (نيروي وارده مي‌تواند فشاري، کششي، خمشي، برشي يا پيچشي باشد) به آن اعمال گردد.


پس ديمانسيون سختي برابر واحد نيرو (نيوتون در واحد SI) تقسيم‌ بر واحد طول (متر در واحد SI) است. براي يک نيروي مشخص، هر چقدر تغيير شکل سازه کمتر باشد، سختي آن سازه بيشتر خواهد بود. همان‌ طور که در شکل زير مشاهده مي‌کنيد، در مهندسي زله، سختي ذاتاً در محدوده رفتاري الاستيک و خطي بررسي مي‌شود.


 


 


نمودار نيرو – تغييرمکان (تفاوت سختي و مقاومت)

نمودار نيرو – تغييرمکان



 


همين مثال را در رابطه با سازه و سختي يک طبقه از آن مي شود گفت، يک طبقه از سازه‌اي را فرض کنيد، هرچقدر تيرها و ستون­ هاي آن طبقه بزرگ­تر و قوي­ تر باشند در اصطلاح، در مجموع سختي آن طبقه در مقابل تغيير مکان (دريفت) بيشتر هست.


تعريف ديگر سختي، عبارت است از ميزان انرژي ذخيره‌ شده در يک جسم بر اثر نيروي وارده بر آن؛ ايستادگي در برابر تغيير مکان را سختي مي‌نامند. بر اساس مقدار سختي و جرم سازه مي‌توان مقدار پريود نوساني سازه را از فرمول زير به‌ دست آورد.


پريود نوساني سازه


 


 


.لذا با ثابت بودن جرم سازه، سختي و پريود ارتعاش با يکديگر رابطه عکس خواهند داشت.


مفهوم سختي در مقاومت مصالح و تحليل سازه‌ ها، همانند ثابت فنر در فيزيک است. اين مفهوم، به‌ صورت نيروي موردنياز براي تغيير شکل عضو هاي سازه در واحد طول تعريف مي‌شود. همان‌ طور که در شکل زير نشان داده شده است هر سازه را مي‌توان به‌ عنوان مجموعه‌ اي از فنرها در نظر گرفت. به همين دليل، نيروها و تغيير شکل‌ هاي موجود در آن، به‌ وسيله رابطه زير (مشابه معادله فنر) به دست مي‌ آيند.


 


مدلسازي سازه با فنر در بررسي تفاوت سختي و مقاومت

مدلسازي سازه با فنر



 


 


مدلسازي سازه با فنر


 


 


k :  سختي


F : نيروي اعمال‌ شده


δmax : تغيير شکل ماکسيمم در عضو مورد نظر


بررسي تفاوت سختي (Stiffness) و مقاومت (Hardness)


Hardness به معناي سختي شيميايي يک ماده است که ناشي از ترکيب‌بندي و فرمول شيمايي ماده بوده و از خواص و ذات يک ماده مي ­باشد؛ اما  Stiffness به معناي سختي فيزيکي است و در مورد يک ماده به کار نمي­رود و مربوط به يک جسم يا المان يا ماژول است؛ و با شکل سطح مقطع و طول جسم و ديگر پارامترهاي فيزيکي و همچنين مدول الاستيسيته در ارتباط است.


انواع سختي ­ها بر اساس شکل بارگذاري


يک جسم در فضاي سه بعدي داراي 36 سختي است.


– يک سختي براي تغيير شکل طولي در هر شش وجه (درمجموع شش سختي طولي يا محوري)


– دو سختي برشي در دو راستا در هر شش وجه (درمجموع دوازده سختي برشي)


– يک سختي پيچشي در هر وجه (درمجموع شش سختي پيچشي)


– دو سختي خمشي در هر وجه (درمجموع دوازده سختي).


 


منبع:


سبزسازه


يکي از سقف هاي رايج در ايران سقف تيرچه کروميت است که طراحي سقف تيرچه کروميت قواعد خاص خود را دارد البته ما در اين مقاله تنها نحوه اجراي سقف تيرچه کروميت را بيان خواهيم کرد.


بالا بردن ،نصب جوشکاري


قبل از نصب بايد اختلاف ارتفاع سقف ها ، محل طره ها وتيغه بندي روي سقف ها و… را چک کرد. همچنين سلامتي تيرچه کروميت ( في ) نيز بايد کنترل شود. اگر ابعاد تيرچه ها بلندتر از حد باشد بايد بريده شود و بعد از نصب تقويت گردد.
محدوديت طول جوش بررسي شود.هر طرف حداقل 5 سانتي متر وبال فوقاني نبايد جوش شود.
در صورتي که ورق تحتاني تيرچه کروميت ( في ) بالاتر از تير اصلي باشد بايد زير آن تکيه گاه ايجاد نمود.
در سازه هاي بتني بايد بال تحتاني تيرچه ها روي قالب چوبي يا في باشد . در مورد تيرهاي بتني با ارتفاع بيشتر از تيرچه کروميت ( في ) نيز بايد تيرچه ها به داخل تير بتني امتداد يافته و روي لبه اويز قالب قرار گيرد.
در تير هاي بتني بايد کنترل لازم جهت انتقال برش انجام گرفته شود و بر اساس نيروهاي وارده از طريق تعبيه نبشي اتصال برشي و يا ميلگرد برشي مقاومت برشي تامين گردد.
در تيرها  بايد کنترل لازم جهت انتقال برش انجام گرفته و براساس نيروهاي وارده از طريق تعبيه نبشي اتصال برشي و يا ميلگرد برشي مقاومت لازم تامين گردد.


ب-اجراي کلاف عرضي


روش اول-در اين روش از قالبهاي بتني آماده در قسمت پاييني و يک ميلگرد به قطر 12 ميليمتر که کاملا مستقيم وبدون خم باشد در قسمت بالايي استفاده مي شود. توجه شود که ميلگردهايي که از قالب بتني کلاف عرضي خارج شده اند بايد به بال تحتاني جوش داده شوند.
روش دوم- در اين روش از يک ميلگرد در قسمت پاييني استفاده شده و به بال تحتاني جوش مي شود و ميلگرد فوقاني کلاف عرضي مانند روش فوق به بال فوقاني جوش مي شود.براي قالب بندي از تخته هايي به عرض 12 سانتيمتر و ضخامت 2 سانتيمتر استفاده مي شود.


پ.قالب بندي


در ادامه نحوه ي اجراي سقف تيرچه کروميت ( في ) به قالب بندي مي رسيم. از تخته هايي به عرض 12 تا 20 سانتيمتر استفاده مي شود.براي خروج بتن از تيرهاي لانه زنبوري از تخته استفاده ميشود.تخته ها بايد محکم باشند.


ت.بلوک چيني


پس از قالب بندي کلافها و بازشوها،نصب بلوک صورت مي پذيرد. بعد از بلوک چيني و قالب بندي،فاصله بين قالب و بلوک در پايين قالب و تيرها و بلوک ها ايجاد مي شود.مهارت و ابتکار عمل مجري چگونگي چيدن بلوکها را معيين مي کند.


بايستي بلوک چيني به صورتي که فضاهاي خالي حداقل باشد.براي پر کردن اين فضاهاي خالي بايد از بلوک به عرض هاي مختلف استفاده شود. براي قسمتهاي مورب نيز بايد از بلوک هايي که متناسب با شکل و اندازهي محل مورد نظر بريده شده اند استفاده شود.


ث.اجراي ارماتور افت و حرارت


آخرين مرحله از نحوه ي اجراي سقف تيرچه کروميت ( في ) به آجرتاي کلاف حرارتي مي رسيم. به منظور تنشهاي ناشي از حرارت در بتن اجرا مي شوند.اتصال اين ميلگردها به تيرچه ها با سيم يا جوش است.انها بايد تحت کشش قرار داد تا صاف شوند و نيز از بتن نبايد بيرون بمانند


اساس مقطع الاستيك و پلاستيك چيست؟ قطعا شما هم كاربرد و مزاياي اساس مقطع را مي دانيد.


اساس مقطع چيست؟


زماني كه در يك عضو سازه اي (تير يا  تيرستون) لنگر خمشي اينقدر زياد باشد كه دورترين تار مقطع در اين نقطه به حد تنش جاري شدن (σy) برسد، به لنگر اين نقطه لنگر آستانه جاري شدن مي گويند.


حال اگر مقدار لنگر خمشي بيشتر از My باشد، كم كم تارهاي خارجي مقطع از بالا به پايين و از پايين به سمت بالا شروع به جاري شدن مي كنند (يعني فقط يه قسمت وسط مقطع در حالت الاستيك باقي مونده كه به آن هسته الاستيك مي گويند و خارج از اون جاري شده يا پلاستيك شده).


حال اگر مقدار لنگر آنقدر افزايش پيدا كند كه كل تارهاي مقطع جاري شوند، اين نقطه ديگه لنگر بيشتري را نمي تواند  تحمل كند و مثل يه مفصل در مقابل اضافه لنگر خمشي عمل خواهد كرد. كه در اين حالت به اين نقطه مفصل پلاستيك و به لنگري كه باعث تشكيل اين مفصل ميشه لنگر پلاستيك Mp مي گويند. (Mp=Z*σy، كه Z اساس مقطع پلاستيك هستش و Z=ΣAi*yi).


به طور خلاصه مفصل پلاستيك در اثر رسيدن يك نقطه از عضو به Mp تشكيل مي شود و كاربردها و پيامدهاي متنوعي مي تواند داشته باشد. البته مفصل پلاستيك فقط تحت اثر خمش يك محوري به وجود نمي آيد بلكه مي تواند به واسطه وجود خمش دو محوره، نيروي محوري ، برش و يا تركيبي از اينها هم تشكيل شود. يكي از پيامدهاي تشكيل مفصل پلاستيك در سازه تغيير در مقدار لنگر خمشي در طول عضو است كه در سازه هاي بتني به آن باز توزيع لنگر خمشي مي گويند، يعني با تشكيل هر مفصل پلاستيك در سازه لنگرها به يك جاي ديگر منتقل مي شود و توزيع لنگرهاي داخلي تغيير خواهد كرد. از ديگر بحث هاي مربوط به مفاصل پلاستيك، مي شود به طراحي بر اساس ظرفيت (Capacity design)، طراحي بر اساس سطح عملكرد (Performance based design) اشاره كرد .


 


در جداول زير مقادير اساس مقطع پلاستيك براي اشكال مختلف محاسبه شده است البته محاسبه اساس مقطع را خودتان هم مي توانيد انجام دهيد:


 


 


 اساس مقطع چيست


 


 


منبع:


مهندسي عمران_زله


مهارت هاي لازم براي صحيح درس خواندن


براي اين که يک روش صحيح درس خواندن داشته باشيم، ابتدا بايد چند مهارت مهم و پايه اي را بياموزيم.


مهارت گوش دادن: شما حرف ‌ها و صداها را مي‌شنويد، اما معنايش اين نيست که آنها را درک مي‌کنيد. اگر بخواهيد گوش بدهيد، موضوع فرق مي‌کند. هرچه با دقت‌ تر گوش دهيد، بيشتر موضوع را درک مي‌کنيد. به جرات مي‌توان گفت که ناتواني و ضعف در گوش دادن، علت بسياري از مشکلات ارتباطي و يادگيري است.


مهارت پرسيدن: پرسش ‌هاي شما نشان‌دهنده دقت، ظرافت، نکته ‌سنجي و مهارتتان در يادگيري است. پس از سوال پرسيدن نترسيد و به موقع و بجا سوال بپرسيد.


مهارت يادداشت ‌برداري: يادداشت‌ برداري مهارتي است که به درک بهتر مطلب و تکميل دانسته‌ ها کمک مي‌کند و با جزوه ‌نويسي فرق دارد. در واقع يادداشت ‌برداري به معناي انتخاب و ثبت نکات کليدي و مهم است.


مهارت خلاصه ‌نويسي: خلاصه به معناي مرور مطلبي که خوانده‌ايد. در واقع بيان مجددي از نکات اصلي به زبان خود شما است. يک خلاصه نه ‌تنها بايد شامل نکات اصلي باشد، بلکه بايد بيان‌ کننده روابط ميان نکات اصلي هم باشد. خلاصه بايد از انسجام مناسبي برخوردار باشد، يعني ارتباط منطقي بين جمله ‌ها وجود داشته باشد و به زبان خود فرد نوشته شود.


 


اصول مطالعه موثر براي صحيح درس خواندن


براي آنکه يک روش صحيح درس خواندن داشته باشيد، ابتدا بايد اصولي را با دقت اجرا کنيد. زيرا فقط با رعايت اين اصول مي‌توانيد بهتر بياموزيد و از وقت خود حداکثر استفاده را ببريد. برخي از اين اصول عبارتند از:


تعيين هدف: شما بايد قبل از مطالعه براي خودتان هدفي را مشخص کنيد، به اين معني که اين درس را به چه منظوري مي‌خواهيد مطالعه کنيد، آيا فقط نکته ‌هاي اصلي درس را مي‌خواهيد يا قصد داريد همه مطالب کتاب را بفهميد.


تعيين مدت زمان مطالعه: بايد معلوم کنيد چه مقدار زمان مي‌خواهيد صرف مطالعه کنيد. تعيين زمان و مقدار مطالعه به فرد آرامش مي‌دهد و اين آرامش موجب افزايش ميزان يادگيري و سرعت مطالعه مي‌شود.


مطالعه فعالانه داشته باشيد: دانش‌آموزي که به منظور يادگيري و به صورت هدفدار مطالعه مي‌کند، براي يادگيري بهتر بايد مطالعه فعال داشته باشد. شما مي‌توانيد با خلاصه‌ برداري، حل تمرين، علامت‌گذاري و گزينش نکته ‌هاي مهم، مطالعه خودتان را فعال کنيد.


جديت داشته باشيد: وقتي تصميم به مطالعه مي‌گيريد، فورا شروع کنيد و اجازه ندهيد افکار مزاحم مانع شما شود.


به خودتان استراحت دهيد: براي داشتن يک مطالعه مفيد و به منظور داشتن درک بهتر مطالب بايد پس از حدود 45 دقيقه مطالعه به خود استراحت کوتاهي (15 ـ 10 دقيقه) بدهيد.


 


روش پس‌ ختام 


يکي از بهترين و موثرترين روش‌هاي صحيح درس خواندن روش (پس‌ ختام) است که شامل شش مرحله مي باشد. اين مراحل عبارتند از:


(پ) پيش‌خواني:


اگر مي‌خواهيد مطالب يک کتاب يا فصلي از يک کتاب را ياد بگيريد، ابتدا به سرعت تمام آن فصل را يک بار از نظر بگذرانيد تا يک برداشت کلي از موضوع ‌ها و مفاهيم آن فصل به دست بياوريد. مرحله پيش‌خواني به شما کمک مي‌کند که علاوه بر يک آشنايي مقدماتي با موضوع، نکات اصلي و فرعي را تا حد بسيار زيادي تشخيص دهيد.


(س) سوال کردن:


بعد از پشت سر گذاشتن مرحله پيش‌خواني و آشنايي کلي با مطالب، سعي کنيد در رابطه با موضوع مطالعه سوال‌هايي را طرح کنيد. سوال‌گذاري ممکن است وقت شما را بگيرد و کمي مشکل باشد، ولي به طور چشمگيري تمرکز حواس، دقت و سرعت عمل شما را افزايش مي‌ دهد و موجب سهولت يادگيري شما مي‌شود.


(خ) خواندن:


همه ما وقتي درس مي‌خوانيم، منظورمان اين است که درس را ياد بگيريم، بفهميم، حفظ کنيم و به خاطر بسپاريم، براي همين سعي مي‌کنيم خط به خط کتاب و جزوه را بخوانيم، حفظ کرده و در ذهن خود تکرار کنيم. در حالي که هدف از مرحله خواندن يادگيري و به خاطر سپردن مطالب نيست. هدف از مرحله خواندن فقط فهميدن و انتقال اطلاعات از کتاب به يادداشت ‌است.


(ت) تفکر:


سعي کنيد هنگام خواندن در مورد مطالب و مثال‌ ها فکر کنيد و از مطالب تصويرسازي ذهني داشته باشيد.


(آ) از حفظ گفتن:


پس از پشت سر گذاشتن دو مرحله قبل يعني خواندن و تفکر سعي کنيد مطالب مهم آن را براي خودتان بازگو کنيد. مطالب مطالعه شده را به زبان خودتان و آن ‌طور که راحت‌ تر هستيد، بازگو کنيد. از حفظ گفتن به شما کمک مي‌کند بخش ‌هايي را که خوب ياد نگرفته‌ ايد، تشخيص دهيد و آنها را از نو بخوانيد.


(م) مرور کردن:


وقتي تمام فصل‌ ها را خوانديد، در فاصله‌ هاي مناسب مطالب مطالعه شده را مرور کنيد. مهمترين قسمت مطالعه که سبب ثبت اطلاعات در لايه ‌هاي زيرين ذهن مي‌شود و جلوي فراموشي را مي‌گيرد، مرور کردن است.


 


تمرکز حواس داشته باشيد


تمرکز حواس يعني به حداقل رساندن عوامل حواس‌پرتي. شايد بتوان گفت مطالعه، جدي ‌ترين فعاليتي است که تمرکز در آن نقش اساسي و محوري دارد. شايد بارها حين مطالعه متوجه شده‌ايد که فقط چشمانتان از روي عادت روي کلمات و خطوط مي‌دود، بدون آن‌ که حواستان به آن باشد. اين موضوع ممکن است شما را خسته و کسل کرده و وقت زيادي را از شما بگيرد. براي کسب مهارت تمرکز کليک کنيد.


 


راهکارهايي براي افزايش و تقويت تمرکز


کنترل اضطراب:


اضطراب به خودي خود بد نيست. از نظر روان‌شناسي، وجود ميزاني از اضطراب براي تحريک انگيزه‌ ها لازم است. مشکل زماني شروع مي‌شود که شدت اضطراب افزايش يابد. اضطراب زياد نه فقط کمکي به يادگيري و موفقيت نمي‌کند، بلکه مانعي براي آن محسوب مي‌شود. براي کنترل و درمان اضطراب و استرس کليک کنيد.


تقويت رواني:


مي‌توانيد روش‌ هايي را براي تقويت رواني و افزايش روحيه پيدا کنيد. روحيه جسارت و جرات را در خود تقويت کنيد، اميدوار و بااراده باشيد تا ميزان تسلط‌ شما افزايش يابد.


کنترل افکار مزاحم:


بين موانع تمرکز حواس، افکار مزاحم نقش مهم ‌تري دارند. معمولا اين افکار منشأ ذهني و دروني دارند که بايد از آن دوري کرده و آنها را کنترل کرد. اين عوامل شامل يادآوري خاطرات تلخ و شيرين يا غوطه ‌ور شدن در تخيلات يا مواردي مثل احساس درد، رنج، غم و غصه، نگراني، گرسنگي و تشنگي يا سردي و گرمي، ترس، خشم و شادي، سردرد و. است. براي رهايي از افکار منفي و مزاحم کليک کنيد.


 


نکات مهم براي درست درس خواندن


برخي از شيوه‌ها و نکات موثر براي مطالعه که به يادگيري بهتر مي انجامد عبارتند از:



  1. پيش از شزوع برنامه ريزي داشته و مشخص کنيد چه مباحثي را مي خواهيد بخوانيد.

  2. سعي کنيد در فواصل زماني کوتاه اما پيوسته درس بخوانيد.

  3. مکان مطالعه و درس خواندن را به صورت متناوب تغيير دهيد.

  4. با صداي بلند بخوانيد، گويي براي خود در حال تدريس هستيد.

  5. مطالعه گروهي و انجام تکاليف به صورت گروهي، مثل رفتن به کتابخانه و تبادل نظر در يافتن پاسخ درست در افزايش انگيزه و آمادگي بسيار موثر است.

  6. از فلش کارت‌هاي مرتبط استفاده کنيد.

  7. از خودتان امتحان بگيريد.

  8. مبحثي را بر اساس سليقه حذف نکنيد، هر قسمت از درس اهميت خود را دارد.

  9. استراحت و خواب کافي را فراموش نکنيد.

  10. خود را غرق جزوه‌ها و منابع درسي متعدد نکنيد.

  11. منظم باشيد.


منبع:


حامي زندگي


آيا شما هم براي کنترل دريفت سازه در ايتبس مراحل طولاني را طي مي کنيد؟


درست است که تغيير مکان نسبي سازه يکي از کنترل هاي مهم است که حتما بايد انجام دهيد اما بايد بدانيد که اين مراحل طولاني بايد يک جايي با همين مکانيزم پيشرفته قطع و مختل شود.


در همين راستا يک برنامه تدارک ديده شده است که قصد دارم آن را به شما معرفي کنم:


اين برنامه که تحت اکسل کار کرده و برنامه خوبي جهت کنترل دريفت سازه ميباشد که با دريافت ديتابيسي که از ايتس ميگيره کنترل لازم را انجام ميده که با دانلود و استفاده از آن متوجه موضوع خواهيد شد پيشنهاد ميکنم نرم افزار کنترل دريفت سازه را در ادامه دانلود بفرماييد.


اين برنامه تا سازه 20 طبقه کنترل شده و بصورت صحيح کار ميکند


 


http://siavash.bonyadeshams.ir/siavash-12438.bibliographycenter.amp


در ساخت اسکلت ساختمان هاي فولادي بايد کليه اامات و ضوابط مندرج در مبحث دهم مقررات ملي ساختمان لحاظ گردد. عدم رعايت ضوابط طرح لرزه اي قطعا عواقب جبران ناپذيري دارد!! ناديده گرفتن موضوعات کوچک، خطا هاي بزرگي را در پي خواهد داشت. در بازديد از پروژه هاي ساختماني رايج در شهر تهران مکررا مشاهده مي گردد که ضوابط فشردگي ناديده گرفته مي شود.


 فشردگي معياري براي جلوگيري از کمانش موضوعي اجزا تشکيل دهنده يک سازه فولادي است. طبق تعريف مبحث دهم مقررات ملي ساختمان، مقطع فشرده به مقطعي گفته مي شود که در آن بال ها بطور سراسري و پيوسته به جان يا جان ها متصل باشد و همچنين نسبت پهنا به ضخامت اجزاي فشاري تشکيل دهنده عضو از مقداري که در جداول اين آيين نامه قيد شده بيشتر نشوند. در بخش سوم مبحث دهم که ضوابط طرح لرزه اي را شامل مي شود بطور صريح گفته شده که تير ها و ستون هاي مربوط به سيستم باربر جانبي بايد حتما مقطع فشرده لرزه اي باشند که شرايط احراز فشردگي لرزه اي اندکي سخت گيرانه تر از فشردگي غير لرزه اي است. اما مشکل بزرگ اينجاست که نه تنها فشردگي لرزه اي احراز نمي گردد بلکه گاهي مقاطع حتي شرايط فشردگي را نيز ندارد. در ساخت تير ورق ها حتما بايد بال و جان بطور پيوسته جوش شوند و جوش منقطع قابل قبول نيست. علاوه بر اين، نسبت عرض به ضخامت ورق ها استفاده شده بايد از حدي که آيين نامه مشخص مي کند بزرگتر نشود. استفاده از ستون فولادي دوبل همراه با ورق و يا بصورت جفت شده  و يا بست بسيار رواج دارد اما متاسفانه ظوابط طرح لرزه اي در مورد اين نوع ستون ناديده گرفته مي شود.


 



جوش منقطع مشابه شکل فوق، در ستون قاب خمشي قابل قبول نيست و بايد جوشکاري بصورت پيوسته و سرتاسري انجام شود. درصورتيکه ستون با ورق تقويت مي شود نيز جوش بين ورق و پروفيل بصورت پيوسته انجام شود. همچنين نسبت عرض آزاد به ضخامت ورق بايد از حداقل مقدار مشخص شده توسط مبحث دهم مقررات ملي ساختمان ” طرح و اجراي ساختمان هاي فولادي” کمتر نباشد.


 


منبع:


http://montazeri.pro/


صورت وضعيت به اسناد فني و مالي اطلاق مي گردد که در انتهاي هر دوره کارکرد (معمولاً ماهيانه) توسط پيمانکار تهيه و جهت بررسي به مشاور/دستگاه نظارت ارسال مي گردد که پس از بررسي مشاور و تائيد کارفرما، هزينه انجام کار بر اساس آن به پيمانکار پرداخت مي گردد.براي آشنايي بيشتر با نکات مهم در صورت وضعيت نويسي و برخي از مفاهيم و تعاريف مهم آن آشنا مي شويم:


دوره کارکرد : با عنايت به اينکه پيمانکار در طول اجراي پروژه (بسته به مدت قرارداد) ممکن است چندين صورت وضعيت ارسال کند به فاصله زماني دو صورت وضعيت متوالي، دوره کارکرد گفته مي شود. براي دوره کارکرد اام خاصي تعيين نشده است اما طبق بند “الف” ماده 37 شرايط عمومي پيمان  و يادآوري ذيل ماده 5 دستورالعمل نحوه تعديل آحاد بهاي پيمانها به شماره 101/173073 مورخ 85/09/15، جهت کاهش حجم محاسبات تعديل ، بهتر است در انتهاي هر ماه شمسي صورت وضعيت کارهاي انجام شده تا آن تاريخ تنظيم شود.


ضرايب قرارداد : ضرايبي هستند که به رديفهاي فهرست بها اعمال مي گردتد تا بهاي فهرست به بهاي واقعي کار انجام شده تبديل گردد.ضرايب قرارداد به صورت کلي شامل ضرايب زير هستند :



  • ضريب بالاسري :هزينه هاي عمومي پيمانکار شامل هزينه هاي دفتر مرکزي، هزينه تهيه ضمانت نامه، هزينه هاي حقوقي، ماليات، مابه التفاوت بيمه طرح هاي عمراني و غير عمراني و … است که بر اساس بند 2-7-2 دستورالعمل کاربرد فهرست بهاي سال 98 براي کارهاي عمراني که به صورت مناقصه واگذار شوند برابر 1.30 و در حالت ترک تشريفات برابر 1.2 و در کارهاي غير عمراني که از طريق مناقصه واگذار شوند برابر 1.41 و در حالت ترک تشريفات برابر 1.30 مي باشد.

  • ضريب منطقه : ضريبي است که بسته به محل اجرا، به رديفهاي فهرست بها اعمال مي گردد.بخشنامه ضرايب منطقه اي کارهاي پيمانکاري از اينجا دانلود نماييد و جهت دانلود فايل اکسل ضرايب منطقه اي به اين آدرس مراجعه فرماييد.

  • ضريب پيشنهادي : ضريبي است که پيمانکار در هنگام تهيه اسناد پيشنهاد قيمت جهت شرکت در مناقصه براي کل پيمان يا براي فصول فهرست بها به تفکيک ارائه مي نميد. جهت آشنايي با تهيه اسناد پيشنهاد قيمت به اين آدرس مراجعه نماييد.

  • ضريب طبقات : با توجه به اينکه قيمت هاي درج شده در فهرست بها براي انجام کار در طبقه همکف و زير همکف در نظر گرفته شده است بابت کار در طبقات ديگر (بجز همکف و زير همکف)، ضريبي جهت صعوبت کار و افت مصالح در صورت وضعيت اعمال مي گردد.جهت آشنايي با روش محاسبه ضريب طبقات پيوست 2 فهرست بهاي ابنيه مطالعه گردد.ضريب طبقات در زمان برآورد کار توسط مشاور تعيين شده و به کليه اقلام ساختمان (بجز مصالح پايکار) اعمال مي گردد.


براي قبولي در آزمون نظام مهندسي تنها تسلط علمي  کافي نيست. تمامي افرادي که تنها يک بار در آزمون هاي نظام مهندسي شرکت کرده اند قطعا اهميت تکنيک هاي مديريت زمان و برنامه مطالعاتي را مي دانند. شما نيز براي زمانتان ارزش قائل شويد و حتما با برنامه ريزي مطالعه کنيد.


اين حرف ها به اين معنا نيست که ما مطالعه کردن درست و اساسي را رد مي کنيم؛ بالعکس حتي سعي کرده ايم شيوه صحيح مطالعه کردن را در قالب يک ويدئو به شما آموزش دهيم.


 



 


تحليل و بررسي آزمون نظام مهندسي سال هاي گذشته


اما نکته اي که نبايد آن را فراموش کنيد اين است که بدون تمرين تست زني اگر به همه مباحث هم مسلط باشيد قبولي در آزمون نظام مهندسي کار دشواري خواهد بود! البته ارزش تست زني هاي قبل از آزمون اسفند 98 علاوه بر افزايش مهارت تست زني شما، به تحليل و بررسي سوالات بعد از آزمون هم مي‌باشد. پس حتما پاسخ تشريحي آزمون اسفند 98 را بلافاصله بعد از آزمون دريافت کنيد.


در اولين فرصت شرايطي مشابه با شرايط آزمون نظام مهندسي را فراهم کنيد و خودتان را محک بزنيد. براي سوالات اين آزمون آزمايشي از سوالات تکراري که در طول مطالعات خود از آن استفاده کرده ايد استفاده نکنيد، البته نبايد فراموش کرد که تحليل سوالات آزمون هاي گذشته بسيار ارزشمند است.


 


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

اطلاعات مطب دکتر وحید سبقت الهی دفترچہ خاطـراتِ دخترے شهریورے، دانشجـو و ڪتـ ݪاور هواداران سوباسا فروشگاه آنلاین محصولات ارگانیک Ricky هاشم عباسی ایران تبلیغ معنای زندگی من نصب و تعمیر توالت فرنگی